وقتی شروع به کار در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان سرطان کردم، نمیدانستم چه برداشتی از داستانهای ترسناک بیماران در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگیشان داشته باشم. یک پدر جوان مبتلا به سرطان روده بزرگ بود. یک فارغالتحصیل تازه از دانشگاه با یک بدخیمی تهاجمی که فک و مجاری هواییاش را از بین برده بود. یک روزنامهنگار مشتاق مبتلا به سرطان سینه که به ریههایش سرایت کرده بود.
اواخر شب، ناگهان نسبت به هر درد تصادفی معده یا گرفتگی در شانهام مشکوک میشدم. به خودم میگفتم که آن بیماران حالت عادی نیستند. من در دهه ۳۰ زندگیام بودم و احتمال قریب به یقین این بود که در امان هستم.
هنوز هم این درست است، اگرچه شاید جوانی کمتر از آنچه فکر میکردم محافظتکننده باشد. نرخ ابتلا به آنچه سرطان زودهنگام نامیده میشود - سرطان تشخیص داده شده در افراد زیر 50 سال - در حال افزایش است. در حالی که اعداد کلی نسبتاً کوچک باقی ماندهاند، این سرطانها تمایل به تهاجمی بودن دارند. یک فرد معمولی که تیترهای مربوط به این موضوع را میخواند، ممکن است تعجب کند که چقدر باید نگران باشد و اگر کاری از دستش برمیآید برای کاهش خطر ابتلا چه کاری میتواند انجام دهد.
این سؤالات در زمان حساسی برای علم مطرح میشوند. این احتمال نگرانکنندهای وجود دارد که میزان و کیفیت
این چیزی است که ما میدانیم: افزایش تشخیص سرطان در میان بزرگسالان جوانتر صرفاً به افزایش یا غربالگری زودهنگام نسبت داده نمیشود. این افزایش در سراسر جمعیت ایالات متحده و در انواع مختلف سرطان گسترده است، که نشان میدهد این روند مربوط به چیزی است که دکتر شوجی اوگینو، آسیبشناس و اپیدمیولوژیست بیمارستان بریگام و زنان، آن را «قرار گرفتن در معرض جامعه در طول دههها» مینامد. یعنی همه ما در معرض عواملی قرار میگیریم که خطر ابتلا به سرطان را افزایش میدهند، نه فقط در یک مقطع زمانی، بلکه بارها در طول سالها.
در نتیجه، تحقیقات دکتر اوگینو نشان میدهد که احتمال تشخیص سرطان در سنین پایینتر در هر نسل متوالی بیشتر از نسل قبل از آن است. بنابراین احتمال اینکه من در دهه 40 زندگیام تشخیص سرطان بگیرم بیشتر از والدینم در دهه 40 زندگیشان است.
محققان به علل بالقوه متعددی اشاره میکنند که بسیاری از آنها به یکدیگر مرتبط هستند و تجزیه و تحلیل آنها دشوار است. رژیمهای غذایی ناسالم که باعث التهاب و سرطان میشوند،
این مشکلی نیست که بتوان با اجتناب از لیوانهای پلاستیکی حل کرد. این در مورد رفتار و قرار گرفتن در معرض تجمعی است. هر تشخیص سرطان نتیجه عوامل بسیاری است - نه فقط غذای ناسالم یا سموم محیطی، بلکه ژنتیک و بدشانسی نیز. تلاش برای تعیین اینکه کدام انتخاب شخصی را انجام دهید، عمیقاً گیجکننده است. به همین دلیل است که آمریکاییها و جامعه پزشکی به تحقیقات علمی دقیق برای هدایت ما نیاز دارند.
اینجاست که آقای کندی میتواند وارد عمل شود. او میتواند به جای بدنام کردن واکسنها و فلج کردن آژانسهای بهداشتی و تحقیقاتی از طریق اخراج دستهجمعی، سرطان زودهنگام را بر عهده بگیرد. اگر این افزایش سرطان واقعاً بازتابی از یک ملت ناسالم است، چه مواجهههای دقیقی مقصر هستند و چگونه منجر به سرطان میشوند؟ حل این سؤالات بیشتر از جوانان به دیگران کمک میکند. آنها مربوط به سرطانی هستند که در افراد در هر سنی یافت میشود و احتمالاً به سایر بیماریهای مزمن نیز مرتبط است.
همچنین سؤالات بزرگی برای بررسی خطرات و مزایای غربالگری سرطان وجود دارد. پزشکان توصیه میکنند غربالگری سرطان سینه از سن 40 سالگی و غربالگری سرطان روده بزرگ از سن 45 سالگی برای افراد در معرض خطر متوسط آغاز شود. با این حال، تعداد افرادی که از این توصیه پیروی میکنند بسیار کم است.
یک تلاش فدرال در مقیاس بزرگ در مورد سرطان زودهنگام، توانایی این دولت را برای بهبود معنادار سلامت ما آزمایش میکند. منطقی است که دولت این نوع کار را تأمین مالی کند، زیرا بخش خصوصی و صنعت داروسازی انگیزه مالی کمی برای انجام این کار دارند.
دکتر اندرو چان، متخصص گوارش در بیمارستان عمومی ماساچوست که محقق برجسته سرطان روده بزرگ زودهنگام است، گفت: «ما به اندازه کافی در مورد اینکه چرا این روندهای نگرانکننده را میبینیم، نمیدانیم و کاری که باید انجام شود نیاز به منابع اختصاصی دارد. تنها با تحقیقات متمرکز میتوانیم به پاسخهایی برسیم که به ما امکان میدهد حس بهتری از چگونگی معکوس کردن آنچه که پتانسیل تبدیل شدن به یک اپیدمی را دارد، ایجاد کنیم.»
همچنین فرصتی برای ایجاد اعتماد با نشان دادن به آمریکاییها وجود دارد که رهبران آن تلاش واقعی برای یافتن پاسخ به این مسائل آزاردهنده انجام میدهند. در حال حاضر تمام آنچه مردم دارند انتخابهای شخصی خودشان است، که پاسخ قابل قبولی به یک مشکل در سطح جمعیت نیست.
حتی برای کسی که منابع دارد، انجام انتخابهایی که با بهترین منافع ما همسو باشد بسیار دشوار است. من ماموگرافی خودم را حدود یک سال به تعویق انداختم، ابتدا به این دلیل که اخیراً بچه دار شده بودم و سپس به این دلیل که از آنچه ممکن بود پیدا کند میترسیدم. مدت کوتاهی پس از اسکن شدن، نامهای در پرونده الکترونیکی خود دریافت کردم که به من میگفت رادیولوژیستها چیز مشکوکی دیدهاند. من نیاز داشتم یک معاینه پیگیری دقیقتر را برنامهریزی کنم، که سپس منجر به بیوپسی شد.
وقتی نتایج بیوپسی را دریافت کردم که نشان میداد من عاری از سرطان هستم، با خودم فکر کردم: «من جوان و سالم هستم. میدانستم که همه چیز خوب خواهد بود.» اما البته، نمیتوانستم این را بدانم. هیچ یک از ما نمیتوانیم با اطمینان بدانیم، به همین دلیل است که به علم برای راهنمایی ما نیاز خواهیم داشت.
دانیلا جی. لاماس، نویسنده مقالات مهمان، پزشک ریه و مراقبتهای ویژه در بیمارستان بریگام و زنان در بوستون است.