تصویرسازی فارن پالیسی
تصویرسازی فارن پالیسی

چگونه کشورها باید به تعرفه‌های ترامپ واکنش نشان دهند

اعلام تعرفه‌ها توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده در ۲ آوریل، بحث‌های شدیدی را در پایتخت‌های سراسر جهان در مورد بهترین راه برای پاسخ به آن برانگیخته است. اظهارات اولیه رهبران خارجی و وزرای بازرگانی، احساساتی مانند تعجب، تأسف، ناامیدی و خیانت را منتقل کرده است. تعرفه‌های ترامپ نه تنها فراتر از انتظارات بازار بود، بلکه به نظر می‌رسد شرکا و متحدان ایالات متحده را به شدت هدف قرار داده است.

کشورها اکنون باید برنامه‌های پاسخ خود را بر اساس منافع ملی خود تدوین کنند و در عین حال عواملی مانند روابط کلی با ایالات متحده، تعهدات تحت سازمان تجارت جهانی (WTO)، تغییر زنجیره‌های تأمین، زمینه‌های اهرم مذاکره بالقوه و ترس از تلافی بیشتر ایالات متحده را نیز در نظر بگیرند.

چین به سرعت در مسیر تلافی حرکت کرده است. کشورهای دیگر مانند ویتنام، احتمال کاهش یک‌جانبه تعرفه‌ها و علاقه زیاد به مذاکره را نشان داده‌اند. اتحادیه اروپا همچنین در مورد نیاز به دستیابی به یک توافق عادلانه صحبت می‌کند و در عین حال خاطرنشان می‌کند که در صورت عدم موفقیت مذاکرات، آماده تلافی است.

هیچ رویکرد یکسانی برای پاسخگویی کشورها به تعرفه‌های ترامپ وجود ندارد. در عوض، با تکیه بر نزدیک به سه دهه فعالیت خود به عنوان مذاکره‌کننده در دفتر نماینده تجاری ایالات متحده، می‌توانم به فهرستی از گزینه‌های واقع‌بینانه اشاره کنم که کشورها می‌توانند در کوتاه مدت، به طور جداگانه یا همزمان، دنبال کنند.

با این حال، در درازمدت، کشورها باید به طور جدی در مورد چگونگی آسیب‌پذیر ساختن خود در برابر سیاست‌های متغیر فکر کنند.

توضیح، شکایت و روشنگری

همانطور که اکنون به خوبی مشخص است، به نظر می‌رسد ترامپ به یک فرمول ساده‌انگارانه تکیه کرده است که بیشتر به کسری تجاری مربوط می‌شود تا عوارض برای شناسایی نرخ تعرفه‌هایی که سایر کشورها ظاهراً از ایالات متحده دریافت کرده‌اند—و بر اساس آن در حال تلافی است. کاخ سفید کسری تجاری ایالات متحده (در کالاها، نه خدمات) را بر واردات از یک کشور خاص تقسیم کرد. البته، این به سختی یک وسیله دقیق برای رسیدن به تعرفه است.

فراتر از نادرستی‌های آشکار، بسیاری از اقتصادها احساس خواهند کرد که به دلیل اقدامات اخیر خود برای رسیدگی به نگرانی‌های واشنگتن، اعتبار کافی به آن‌ها داده نشده است. این اقدامات شامل کاهش یک‌جانبه تعرفه‌ها بر کالاهای خاص، همانطور که هند و اسرائیل انجام داده‌اند؛ گسترش چشمگیر سرمایه‌گذاری‌های تولیدی خود در ایالات متحده، همانطور که ژاپن، کره و تایوان انجام داده‌اند؛ و همکاری نزدیک با ایالات متحده برای مقابله با اقدامات تجاری ناعادلانه چین، همانطور که استرالیا و کانادا انجام داده‌اند.

کشورهایی که توافقنامه‌های تجارت آزاد قبلی با ایالات متحده دارند، با توجه به روابط نزدیک اقتصادی و افزایش تجارت و سرمایه‌گذاری دوجانبه که در نتیجه این معاملات به وجود آمده است، احساس می‌کنند که به طور ویژه‌ای مورد بدرفتاری قرار گرفته‌اند. برخی از این کشورهای متضرر ممکن است ابتدا راهبردی را دنبال کنند که مقامات عالی‌رتبه را برای توضیح وضعیت ویژه خود و جستجوی رفتار مطلوب‌تر به واشنگتن بفرستند. مشخص نیست که آنها تا چه حد ممکن است پیشرفت کنند، به ویژه اگر سخنان آنها با اقدامات و اعلامیه‌های اضافی پشتیبانی نشود.

اقدامات یک‌جانبه

همانطور که توضیح داده شد، برخی از کشورها قبلاً تلاش کرده‌اند تا نگرانی‌های ظاهری ترامپ را کاهش دهند. این کشورها و سایر کشورها ممکن است وسوسه شوند که کارهای بیشتری انجام دهند—احتمالاً با اعلام کاهش تعرفه‌ها؛ حذف اقدامات غیرتعرفه‌ای سنگین مانند محدودیت‌های خدمات دیجیتال و الزامات استاندارد؛ یا تعهد به خرید انرژی، کشاورزی، سلاح یا سایر محصولات و خدمات بیشتر از ایالات متحده.

این پیشنهادات ممکن است ترامپ را خشنود کند، اما کشورها در ازای آن چه چیزی به دست خواهند آورد؟

بدون شک، رهبران جهان در مورد این رویکرد تردید خواهند داشت، زیرا چنین اقداماتی در چند ماه گذشته کمک چندانی به محافظت از آنها در برابر افزایش شدید تعرفه‌ها نکرد. به عنوان مثال، هند به طور یک‌جانبه تعرفه‌ها را بر تعدادی از محصولات مورد علاقه صادرکنندگان ایالات متحده، از جمله موتورسیکلت‌ها، کاهش داد، اما با تعرفه ۲۶ درصدی مواجه شد.

جذابیت این پاسخ بالقوه ممکن است با گسترش پیامدهای اقتصادی افزایش تعرفه‌ها در ایالات متحده کاهش یابد و اهرم بیشتری را برای شرکای واشنگتن فراهم کند تا خواستار راهبردهای جایگزین شوند.

مذاکره

ترامپ به عنوان یک معامله‌گر خودخوانده، علاقه خود را به مذاکره با شرکا در ازای کاهش تعرفه‌ها ابراز کرده است و استدلال می‌کند که تعرفه‌ها "قدرت زیادی برای مذاکره به ما می‌دهند." کاخ سفید بر این استدلال خود تأکید کرده است که دستور اجرایی ۲ آوریل که تعرفه‌ها را اعمال می‌کند، به طور خاص به رئیس‌جمهور اجازه می‌دهد تا زمانی که شرکا "اقدامات مهمی برای اصلاح ترتیبات تجاری غیرمتقابل و همسویی با ایالات متحده در مسائل اقتصادی و امنیت ملی بردارند، تعرفه‌ها را کاهش دهد."

برخلاف اتخاذ اقدامات یک‌جانبه، یک رویکرد مذاکره رسمی‌تر است و شامل نتایج کتبی در مورد طیف وسیعی از مسائل، با مقررات اجرایی قوی است. مکزیک و کانادا از طریق سیستم بازبینی که در توافقنامه تجاری سه جانبه USMCA پیش‌بینی شده است، متعهد به این مسیر هستند، در حالی که مذاکره‌کنندگان دهلی نو و واشنگتن به شدت در تلاشند تا در آستانه سفر ترامپ به هند که برای اوایل پاییز برنامه‌ریزی شده است، یک توافقنامه تجاری را نهایی کنند.

این رویکرد خطراتی را به همراه دارد. مقامات خارجی ممکن است از این موضوع هراس داشته باشند که واشنگتن فهرستی طولانی از خواسته‌ها را ارائه دهد، از جمله بسیاری از خواسته‌ها که می‌تواند از نظر سیاسی برای آنها دشوار باشد، بدون اینکه چیز زیادی در ازای آن ارائه دهد. به عنوان مثال، انتظار می‌رود واشنگتن به دنبال قوانین سختگیرانه‌ای باشد که گنجاندن قطعات ایالات متحده در خودروها و سایر محصولات نهایی را ترویج کند، در حالی که ورودی‌های چینی را به حداقل می‌رساند یا حتی ممنوع می‌کند. و البته، مذاکره‌کنندگان خارجی باید ارزش چنین توافقنامه‌های دوجانبه‌ای را بدون تضمین پناهگاه امن از افزایش تعرفه‌های آینده یا سایر اقدامات یک‌جانبه‌ای که دولت ترامپ ممکن است اعمال کند، زیر سوال ببرند.

تلافی

برخی از کشورها ممکن است در معرض فشار داخلی برای تلافی علیه ایالات متحده قرار گیرند، اما در واقعیت، این یک مسیر پرخطر و غیرعملی برای بسیاری است. به ویژه، ترامپ به صراحت اعلام کرده است که آماده است در صورت تلافی، تعرفه‌ها را بیشتر افزایش دهد. تنها کافی است به جنگ تجاری فزاینده ایالات متحده و چین در دوره اول ریاست جمهوری خود نگاهی بیندازید تا بدانید که این یک بلوف نیست.

علاوه بر این، کشورهای بزرگتر مجهزتر به مقابله با چنین طوفانی هستند، در حالی که کشورهای متوسط و کوچکتر به طور سنتی در حمله متقابل تردید بیشتری دارند، به ویژه بدون پوشش سازمان تجارت جهانی.

چین تا کنون بی‌پروا‌ترین کشور در ارائه بسته تلافی‌جویانه خود بوده است. پکن پس از اتخاذ یک واکنش ملایم‌تر نسبت به افزایش تعرفه‌های ۲۰ درصدی اعمال شده در دو ماه اول دولت جدید ترامپ، هفته گذشته با اعلام اعمال تعرفه‌ها با همان نرخ ۳۴ درصدی که از واشنگتن دریافت کرده بود، دستکش‌های خود را درآورد—اما برخلاف ایالات متحده، هیچ معافیت محصول یا بخشی ارائه نکرد.

علاوه بر این، پکن افزایش تعرفه‌های خود را با اقدامات دیگری تکمیل کرده است، از جمله محدودیت‌های بیشتر بر صادرات مواد معدنی حیاتی به ایالات متحده، قرار دادن نام برخی از شرکت‌های ایالات متحده در لیست سیاه و آغاز تحقیقات ضد دامپینگ علیه یک شرکت ایالات متحده.

چین در پیگیری این رویکرد تنها نیست. کانادا ماه گذشته به اقدامات تعرفه‌ای قبلی ترامپ تلافی کرد و اتحادیه اروپا در حال نهایی کردن بسته تلافی‌جویانه خود است که—مانند چین—انتظار می‌رود فراتر از تعرفه‌ها باشد و شامل زمینه‌های دیگری مانند خدمات و تدارکات دولتی شود.

اما در حالی که کانادا، چین و اتحادیه اروپا با اقدامات تلافی‌جویانه خود پاسخ می‌دهند، تاکنون به طور متناسب پاسخ داده‌اند و از یک مارپیچ تشدید کننده اجتناب کرده‌اند. گزینه تشدید همچنان روی میز است، به ویژه اگر خود ترامپ تهدیدهای تشدید علیه طرف‌هایی که تلافی می‌کنند را دنبال کند.

سکوت

راهبرد دیگری که باید در نظر گرفته شود، به ویژه توسط کشورهای متوسط و کوچکی که نرخ تعرفه پایه ۱۰ درصدی به آنها اختصاص داده شده است، ممکن است این باشد که فقط سکوت کنند، و در نتیجه واشنگتن را تشویق کنند تا کانون توجه خود را بر دیگران متمرکز کند.

این گزینه ممکن است برای بسیاری از کشورها عملی‌ترین باشد. اولاً، احتمالاً وزیر بازرگانی ایالات متحده و نماینده تجاری ایالات متحده مشغول اقتصادهای بزرگتر، از جمله کشورهای تجاری بزرگی هستند که مشمول نرخ‌های غیرمعمول بالایی هستند. ثانیاً، این به این کشورها اجازه می‌دهد تا به طور بی‌سروصدا بینشی در مورد اینکه چه چیزی برای دیگران در تعامل با واشنگتن کارساز است و چه چیزی نیست، به دست آورند و به آنها کمک می‌کند تا زمانی که نوبت به آنها می‌رسد، آمادگی بهتری داشته باشند. در نهایت، با گذشت زمان مشخص‌تر خواهد شد که آیا کاخ سفید حتی در حال بررسی کاهش تعرفه‌ها به زیر نوار ۱۰ درصدی است یا خیر، با توجه به هدف اعلام شده آن برای ایجاد درآمد برای افزایش تعرفه‌ها.

تنوع‌بخشی

بسیاری از کشورها در حال تسریع تلاش‌ها برای کاهش وابستگی خود به بازار ایالات متحده هستند، که عمدتاً از طریق تعمیق روابط تجاری و اقتصادی با دیگران است. در نتیجه، ما در حال حاضر شاهد مجموعه‌ای از اعلامیه‌های همکاری اقتصادی هستیم، مانند برنامه‌های بین چین، ژاپن و کره جنوبی، و همچنین افزایش فعالیت‌های مذاکره تجارت آزاد در سراسر جهان. به ویژه، اتحادیه اروپا و هند اولویت جدیدی به مذاکرات متوقف شده قبلی خود داده‌اند، چین و کره در تلاش برای ارتقای توافقنامه تجارت آزاد خود هستند و کانادا و اندونزی در تلاشند تا پیمان تجاری خود را تا سال آینده به اجرا درآورند.

ما همچنین احتمالاً شاهد خواهیم بود که کشورهای بیشتری به دنبال پیوستن به توافقنامه‌های تجاری موجود، از جمله توافقنامه جامع و پیشرو برای مشارکت ترانس پاسیفیک (CPTPP) و مشارکت جامع اقتصادی منطقه‌ای، و همچنین توافقنامه‌های بخشی چند جانبه، از جمله در فضای دیجیتال، هستند. حتی قابل تصور است که اتحادیه اروپا اکنون ممکن است دوباره به CPTPP نگاه کند، گزینه‌ای که تنها چند ماه پیش مورد علاقه چندانی به نظر نمی‌رسید.

در حالی که مقامات در پایتخت‌های سراسر جهان گزینه‌های خود را برای پاسخ به اعلامیه تعرفه‌های ایالات متحده در ۲ آوریل بررسی می‌کنند، مزایا و خطرات احتمالی را به دقت ارزیابی خواهند کرد. یک تصمیم فوری که باید گرفته شود این است که آیا برای قرار گرفتن در صف اولیه برای بحث با واشنگتن فشار آورند، یا منتظر بمانند تا ببینند شرکای آنها با همتایان آمریکایی خود چگونه پیش می‌روند و به آنها فرصت می‌دهند تا تأثیر آن بر اقتصاد جهانی و در داخل را ارزیابی کنند.

در نهایت، این مقامات همچنین باید در مورد احتمال افزایش تعرفه‌های ایالات متحده، به ویژه در جبهه بخشی، هوشیار باشند، جایی که دو تحقیق امنیت ملی بخش ۲۳۲ در مورد الوار و مس در حال انجام است و انتظار می‌رود تحقیقات بیشتری—از جمله در مورد داروسازی و نیمه‌رساناها—به زودی آغاز شود.

با آشکار شدن حماسه تعرفه‌ها، چابکی و انعطاف‌پذیری از سوی کشورها کلیدی خواهد بود، زیرا به نظر می‌رسد روزهای قطعیت، اعتماد و احترام در آینه عقب قرار دارند.