پس از چهار ماه آرامش نسبی، آتشبس شکننده در لبنان در تاریخ ۲۲ مارس با شلیک راکتهایی به سمت اسرائیل مختل شد. گروه شبهنظامی حزبالله مستقر در لبنان مسئولیت را نپذیرفت و موشکها به اهداف خود نرسیدند. اما اسرائیل با موجی از حملات هوایی در جنوب لبنان و بیروت به آنچه که پرسنل و پرتابگرهای این گروه شبهنظامی تحت حمایت ایران خواند، پاسخ داد.
در حالی که این تبادلات نگرانیهایی را در مورد از سرگیری جنگ برانگیخته است، در واقع، این حوادث قابل توجه نبودند. اسرائیل از زمان امضای آتشبس در ماه نوامبر گذشته، به طور معمول به اهداف حزبالله در لبنان حمله کرده است.
با وجود حملات معمول اسرائیل و رگبار موشکی هفته گذشته، تا به امروز، آتشبس یک موفقیت غیرمنتظره بوده است. نه تنها آرامش نسبی در امتداد مرز وجود دارد، بلکه توافق - که اجازه میدهد برخی از حملات مداوم اسرائیل در حالی که دولت در بیروت با حزبالله مقابله میکند، ادامه یابد - پابرجاست. نیروهای مسلح لبنان (LAF) تقریباً 6000 سرباز را در جنوب لبنان مستقر کردهاند. مطابق با این توافق، آنها در حال جمعآوری سلاح و برچیدن زیرساختهای حزبالله هستند.
مطمئناً، تعداد فعلی سربازان LAF کمتر از 10000 نفری است که وعده داده شده بود، اما مقامات آمریکایی و اسرائیلی بی سر و صدا میگویند که از عملکرد LAF تا به امروز بسیار شگفتزده شدهاند. اسرائیلیها درک میکنند که LAF برای استخدام و اعزام نیروهای بیشتر برای پر کردن صفوف خالی خود به زمان نیاز دارد، با توجه به اینکه ثبتنامها به دلیل یک بحران مالی که منجر به کاهش 98 درصدی ارزش لیره لبنان شد، کاهش یافته است. اما تاکنون، مسیر مثبت بوده است.
برای اولین بار از سال 2007، به نظر میرسد ارتش لبنان تلاش جدی برای اجرای قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) انجام میدهد که مستلزم خلع سلاح حزبالله در جنوب رودخانه لیتانی است. در همین حال، انتخاب ژنرال رودولف هایکل به جای ژوزف عون (رئیس جمهور و رئیس دولت فعلی) به عنوان فرمانده LAF در اوایل این ماه به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفته است و امیدها را افزایش داده است که ارتش به آرام کردن منطقه مرزی ادامه خواهد داد.
نکته مهم این است که ماموریت LAF در جنوب اکنون از حمایت سیاسی بیسابقهای در داخل لبنان برخوردار است. بیروت رویکردی متناقضتر نسبت به سایر اقدامات - به ویژه، تعهد آتشبس خود برای غیرنظامی کردن شبهنظامیان در بخش شمالی کشور - اتخاذ کرده است. عون در سخنرانی خود در مراسم تحلیف ریاست جمهوری خود در 9 ژانویه، متعهد شد که "انحصار دولت بر مالکیت سلاح" را ایجاد کند، تعهدی نه تنها به قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد، بلکه به قطعنامه 1559، قطعنامه 2004 که خلع سلاح حزبالله را نه تنها در امتداد مرز اسرائیل، بلکه در سراسر لبنان نیز الزامی میکند.
جای تعجب نیست که حزبالله از پذیرش خنثیسازی خود امتناع میکند. در 10 مارس، دبیرکل جدید این گروه، نعیم قاسم، تصریح کرد که سازمانش در قبال بیروت پاسخگو نیست. وی گفت: «ما سخنان رئیس جمهور در مورد انحصاری بودن سلاح را متوجه خود نمیدانیم.» حزبالله به وضوح قصد دارد ارتش تضعیف شده خود را حفظ و بازسازی کند و در حال حاضر، LAF کمکار و بیش از حد گسترده، توانایی مقابله با شبهنظامیان در شمال لیتانی را ندارد. بدتر از آن، علیرغم اظهارات اطمینانبخش عون در مراسم تحلیف خود، دولت در بیروت اکنون توسط نواف سلام، نخست وزیر ضداسرائیلی، قاضی سابق دادگاه بینالمللی کیفری رهبری میشود. او و دولتش ارادهای برای مقابله با حزبالله ندارند و میترسند که رویارویی مستقیم با شبهنظامیان شیعه ممکن است جنگ داخلی فرقهای خفته لبنان را دوباره شعلهور کند.
خوشبختانه، توافق آتشبس، بیاعتنایی حزبالله و بیمیلی دولت لبنان برای مقابله با آن را پیشبینی کرده بود. این توافق به جای تلاش بیثمر برای وادار کردن بیروت به مخالفت با حزبالله یا تکیه بر نیروهای حافظ صلح ناکارآمد سازمان ملل متحد، یک "سازوکار" به رهبری ایالات متحده ایجاد کرد تا اسرائیل اطلاعات مربوط به سایتهای نظامی حزبالله را که نیاز به تخریب دارند، به لبنان منتقل کند. پس از انتقال جزئیات، اسرائیل 72 ساعت به LAF فرصت میدهد تا قبل از اینکه اسرائیل مواضع را هدف قرار دهد، اقدام کند. هنگامی که اسرائیل اهداف متحرک - مانند انتقال سلاح یا مهمات توسط حزبالله در هر نقطه از لبنان - را مشاهده میکند، بدون اطلاع قبلی عمل میکند. از زمان امضای آتشبس در ماه نوامبر، اسرائیل بیش از 330 حمله موشکی، پهپادی و هوایی علیه حزبالله انجام داده است.
دولت لبنان از بمباران مداوم حزبالله توسط اسرائیل در سراسر لبنان ابراز خشم کرده است، اما بیشتر آن ممکن است نمایشی باشد. تردیدی وجود ندارد که عون - و بخش بزرگی از نهاد امنیت ملی لبنان - از این ترتیب استقبال میکنند. در آینده قابل پیشبینی، حملات مداوم اسرائیل علیه این گروه شبهنظامی، LAF را از درگیریهای مستقیم وحشتناک با حزبالله نجات میدهد. هم دولت و هم ارتش به دنبال اجتناب از رویاروییهای نظامی ناخوشایند و بالقوه مرگبار با این گروه کارآزموده هستند که همچنین دارای 15 کرسی در پارلمان لبنان (نماینده 12 درصد از رای دهندگان) است. دو وزیر کابینه به عنوان بخشی از ائتلاف حاکم؛ و اتحاد با حزب امل، که 15 کرسی دیگر را کنترل میکند.
بدون شک، ادامه اشغال پنج موضع تپهای استراتژیک در جنوب لبنان توسط اسرائیل، یک عامل تحریک سیاسی برای بیروت است. توافق آتشبس تصریح کرد که اسرائیل تا 26 ژانویه از تمام خاک لبنان خارج شود، تاریخی که متعاقباً با میانجیگری ایالات متحده تا 18 فوریه تمدید شد و پایانی برای آن دیده نمیشود. ادامه حضور نظامی اسرائیل - که به طور منطقی با ناکافی بودن نیروهای LAF توجیه میشود، اما به طور گسترده به عنوان نقض آتشبس تلقی میشود - فشار بیشتری را بر دولت جدید لبنان وارد میکند، که از قبل وظیفه دارد اصلاحات بحثبرانگیز را در طول یک بحران اقتصادی اجرا کند.
حملات هوایی اخیر اسرائیل که اعضای حماس و حزبالله را در حومه جنوبی بیروت که تحت کنترل حزبالله است، هدف قرار داد، حمایت ظاهری دولت لبنان از آتشبس را پیچیدهتر میکند. در برخی مواقع، اگر نشانههایی وجود داشته باشد که ادامه اشغال و حملات هوایی اسرائیل، رئیس جمهور و دولت لبنان را بیاعتبار میکند، اسرائیل عاقلانه است که سودمندی آنها را ارزیابی مجدد کند.
با وجود تضعیف حزبالله، توقیف سلاح توسط LAF و فعالیت جنبشی مداوم اسرائیل در لبنان، تهدید برای ساکنان شمال اسرائیل - و اهداف اسرائیلی در خارج از کشور - همچنان پابرجاست. پس از اولین رگبار موشکی پس از آتشبس در 22 مارس، اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل گفت: «دولت لبنان مسئول هر اتفاقی است که در قلمرو آن رخ میدهد.» این بیانیه با هدف تهدید و وادار کردن بیروت به اتخاذ رویکرد قویتری نسبت به حزبالله بود.
منصفانه بگوییم، چهار ماه بعد، LAF در انجام تعهدات خود در جنوب، کار قابل قبولی انجام میدهد. با وجود انتقادات و نگرانیها، آتشبس لبنان تا کنون کار میکند و به نظر میرسد پایدار باشد. LAF میتواند و باید در طول زمان کارهای بیشتری برای خلع سلاح حزبالله در جنوب و شمال لیتانی انجام دهد. با این حال، تا زمانی که این اتفاق نیفتد، اسرائیل نقش خود را ایفا خواهد کرد و همه در لبنان از این موضوع ناراضی نیستند.
دیوید شنکر پژوهشگر ارشد در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک و دستیار سابق وزیر امور خارجه در امور خاور نزدیک در دولت ترامپ است.