جسیکا اس. تیش، وارث میلیاردر که کمیسر اداره پلیس نیویورک است، تازه وارد سالن غذاخوری در یکی از اولین روزهای حضورش در هاروارد شده بود که با یک سوال بیادبانه مورد استقبال قرار گرفت: وزنش چقدر است؟
او جا خورد، اما معلوم شد که تیم قایقرانی سبک وزن مردان به دنبال یک سکاندار (coxswain) است که به پاروزنان دستور میدهد. آنها به کسی نیاز داشتند که هم سبک باشد و هم دستوردهنده. او در مصاحبهای اخیر به یاد میآورد: «آنها اینطور برای من توصیف کردند: "تو جلوی قایق مینشینی و به همه میگویی چه کار کنند."»
این مسئله جذابیت خاصی داشت.
او گفت: «به خاطر شخصیتم، در این کار خیلی خوب عمل کردم. من زیاد از عضلاتم استفاده نمیکردم. از صدایم و مغزم استفاده میکردم.» او در پایان نتیجه گرفت که این «پیشنمایش کاملی» از یک حرفه بعید و قابل توجه بود.
کمیسر تیش، 44 ساله، اکنون پنج ماه است که شغلی را بر عهده دارد که بزرگترین اداره پلیس کشور را اداره میکند و به نزدیک به 50،000 کارمند غیرنظامی و یونیفرمپوش میگوید چه کار کنند. او با به دست گرفتن فرماندهی سازمانی که به دلیل رسواییها و خروج سه کمیسر در طول دو سال متزلزل شده بود، کارکنان را تغییر داده و اولین بحران خود را، یعنی شکار مردی که متهم به ترور یکی از مدیران اجرایی United Healthcare بود، مدیریت کرده است.
سوال این است که آیا زنی با سه مدرک هاروارد، یک دوبلکس 12 میلیون دلاری در Upper East Side و بدون تجربه به عنوان یک افسر یونیفرمپوش میتواند در یکی از سختترین مشاغل شهر موفق شود یا خیر. موفقیت او تا حد زیادی با این تعریف میشود که چقدر میتواند این بخش آسیبدیده را پاکسازی کند و چقدر میتواند نرخ جرم و جنایت را کاهش دهد، که هر دو در نیویورک خواستههای بزرگی هستند.
وظیفه او پیچیدهتر است زیرا او به شهردار اریک آدامز، کاپیتان سابق پلیس که تا همین اواخر تحت کیفرخواست فدرال قرار داشت، گزارش میدهد. شهردار، که کمیسر تیش را منصوب کرد، اکنون ذینفع وزارت دادگستری ترامپ است که با موفقیت از یک قاضی خواست تا اتهامات فساد علیه او را لغو کند.

کمیسر تیش روزانه با شهردار صحبت میکند، اما در مورد اینکه دولت ترامپ آقای آدامز را تبرئه کرده است، کم صحبت کرده است. او در مصاحبه گفت: «من نمیخواهم در مورد آن صحبت کنم.»
او نیز از سوی کاخ سفید تحت فشار است که از مقامات محلی اجرای قانون بخواهد در جمعآوری مهاجران غیرقانونی کمک کنند، کاری که او قاطعانه میگوید به اداره او تعلق ندارد. او یک تماس ویدیویی با توماس دی. هومان، "تزار مرزی" تندرو که در حال انجام کاری است که کاخ سفید امیدوار است بزرگترین تلاش برای اخراج در تاریخ باشد، داشته است. او مکالمه خود را که به درخواست آقای هومان آغاز شد، فقط به عنوان "کوتاه و رسمی" توصیف کرد، بدون هیچ درخواست رسمی، حداقل تا کنون.
او در مصاحبه گفت: «ما به هیچ وجه در اجرای قوانین مهاجرت مدنی شرکت نخواهیم کرد.»
سردردهای دیگری نیز وجود دارد: مشکلات استخدامی، اضافه کاری بیش از حد پلیس، شکایت از افزایش نظارت، جهش در تجاوز جنسی حتی اگر بیشتر جرایم کاهش یافته باشد. همچنین یک گروه حواسپرتکننده (اگرچه چاپلوسانه) وجود دارد، از جمله از نیویورک پست - جایی که کمیسر تیش زمانی به عنوان کارآموز تابستانی در آنجا کار میکرد و داستانهای ویژه آخر هفته مینوشت - برای رقابت برای شغل فعلی رئیسش.
او گفت: «من این را نمیبینم»، اگرچه این ایده را بیاختیار رد نکرد. «من یک خدمتکار عمومی هستم، نه یک سیاستمدار.»
دوستان گاهی تعجب میکنند که چرا کمیسر تیش اصلاً کار میکند. مجله فوربس ثروت خانواده او را که با Loews Hotels آغاز شد و اکنون شامل بیمه، خطوط لوله گاز طبیعی و تیم فوتبال نیویورک جاینتز میشود، 10 میلیارد دلار تخمین میزند. فعالیتهای بشردوستانه این خانواده شامل دانشکده هنرهای تیش در دانشگاه نیویورک، بیمارستان تیش در NYU Langone Health، گالریهای تیش در موزه متروپولیتن، باغ وحش کودکان تیش در پارک مرکزی و موارد دیگر است.
اما کمیسر تیش، دختر و نوه دو زن قوی که هیچکدام از پول نیامده بودند، با الگوگیری کار سخت را آموخت. مادرش، مریل تیش، رئیس سابق هیئت مدیره نیویورک استیت است. مادربزرگش، سیلویا هیات، که به مدت 30 سال مدیر مدرسه عبری در خیابان 14 بود، هر روز صبح تا زمان مرگش در تابستان امسال با نوهاش تماس میگرفت. کمیسر تیش گفت: «او ساعت زنگدار من بود.»

او همچنین مربی او بود. کمیسر تیش در یک سخنرانی گفت که مادربزرگش نگران دویدن او در ماراتن شهر نیویورک بود و تعریف کرد که چگونه تلفن او در اوایل مسابقه، درست زمانی که از پل Verrazzano-Narrows عبور میکرد، زنگ خورد. مادربزرگش پیشرفت او را روی یک iPad از طریق یک تراشه کامپیوتری در پیشبند مسابقه کمیسر تیش ردیابی میکرد.
مادربزرگش گفت: «اگر میخواهی این کار را انجام دهی، بهتر است کمی سرعت بدهی.»
برخلاف دو برادر کوچکترش، کمیسر تیش هرگز نمیخواست وارد تجارت خانوادگی یا امور مالی شود. در عوض، او چیزی را توسعه داد که همکاران فعلی و سابق آن را یک سبک مدیریتی فوقالعاده سخت مینامند و انگیزه خود را در نزدیک به دو دهه کار در اجرای قانون و فناوری و به عنوان کمیسر بهداشت صرف کرد. همه برای شهر حیاتی هستند و دنیایی دور از آسایشهای ممتازی که او در آن بزرگ شده است.
او گفت: «حرفه من یکی از بزرگترین نعمتهای زندگی من بوده است.»
یک رئیس گاهی خشن
کمیسر تیش در اتاق کنفرانس در 1 Police Plaza، ساختمان ستاد Brutalist سال 1973 این اداره در Lower Manhattan، در صندلی سر میز نشست. او در یک مصاحبه یک ساعته، یک ژاکت یقه اسکی، چکمههای مشکی و گوشوارههای الماس بزرگ پوشیده بود. او پرحرف و هدفمند بود، اما محتاط بود، به خصوص هنگام بحث درباره شهردار.
او گفت: «ما جلسات منظم و برنامهریزیشده داریم. اما، میدانید، همیشه چیزهایی پیش میآید. بنابراین من میگویم که امن است اگر بگوییم ما هر روز یا صحبت میکنیم یا پیام رد و بدل میکنیم.»
همانطور که شهرت شهردار سقوط کرده و مشخصات کمیسر تیش افزایش یافته است، او مراقب بوده است که از او پیشی نگیرد. او آقای آدامز را به طور مفصل در ملاء عام ستایش کرده و رهبری او را عامل کاهش نرخ جرم و جنایت دانسته است. رایان مرولا، رئیس دفتر کمیسر تیش گفت: «او هنوز شهردار است. او هنوز تصمیم میگیرد.»
خود کمیسر یک سخنران عمومی طبیعی نیست و هیچ کس تا به حال پیشنهاد نکرده است که او جذابیت سیاسی خیرهکنندهای داشته باشد. در ژانویه، در اولین سخنرانی خود در مورد وضعیت N.Y.P.D.، یک سخنرانی سالانه برای بنیاد غیرانتفاعی پلیس شهر نیویورک، او در حالی که با خشکی از یک تلهپرومتر میخواند، شایستگی تکنوکراتیک را به نمایش گذاشت. او از یک "مدل پلیس محلی، مبتنی بر داده" صحبت کرد در حالی که صفحهای پشت سر او کولاکی از آمار را به نمایش میگذاشت.

اتاق کنفرانس در 1 Police Plaza همین حس را داشت. دیوارهای آن با صفحاتی پوشیده شده بود که نظارت تصویری را نشان میداد - Union Square، Times Square، ترافیک در Verrazzano-Narrows - و همچنین پاسخهای بلادرنگ به تماسهای اضطراری. در یک گوشه گزارشهایی از حمله و سرقت وجود داشت که هر دو به عنوان "در حال انجام" فهرست شده بودند.
این نمایشگرها منعکس کننده برخی از موفقیتهای قبلی کمیسر تیش بود. او در طول بیش از دوازده سال در این اداره، به ساخت برنامهای کمک کرد که اطلاعات بلادرنگ در مورد تماسهای اضطراری را مستقیماً بر روی آیفونهای خود در اختیار افسران قرار میداد و به دههها اتکا به رادیوها یا پروندههای کاغذی در ستاد پایان داد. او همچنین در توسعه Domain Awareness System، یکی از بزرگترین شبکههای دوربینهای امنیتی و نرمافزار تشخیص چهره در جهان، پیشرو بود.
این دوربینها به ردیابی گامهای لوئیجی مانجیونه، مردی که متهم به قتل مدیر اجرایی مراقبتهای بهداشتی در یک هتل منهتن بود، کمک کرد. پلیس در نهایت او را دستگیر کرد زیرا یک مشتری در یک McDonald’s در آلتونا، پنسیلوانیا، او را از یک عکس شناخت. این دوربینها به مبارزه با جرم و جنایت کمک کردهاند، اما انتقادهای شدیدی را نیز از سوی گروههای دیدهبان برانگیختهاند که نیویورکیها در یک ایالت نظارتی زندگی میکنند.
ثروت فوقالعاده کمیسر سوالاتی را در مورد چگونگی رهبری افسران یونیفرمپوشی که حقوق اولیه آنها 56000 دلار است، برانگیخته است. او میگوید سابقه او گویای همه چیز است. او گفت: «من هرگز به آن به عنوان پلی برای پر کردن شکاف فکر نکردهام. من آن را بیشتر به عنوان یک مشارکت مبتنی بر احترام متقابل، مهارتهای مختلف، استعدادهای مختلف، تجربیات مختلف میبینم.»
او مدافع سرسخت رتبه و پرونده است. او گفت: «برخی از لفاظیها در شهر نیویورک که برای مثال در اعتراضات به سمت پلیس پرتاب میشود، کاملاً زننده و غیرقابل قبول است. خدا آنها را رحمت کند که اینقدر حرفهای این موضوع را پذیرفتهاند.» او توسط افسران یونیفرمپوش به دلیل ایجاد حس نظم در هرج و مرج مورد ستایش قرار گرفته است، اگرچه غرغرهایی در مورد کاهش ساعات اضافه کاری و سرکوب انضباطی وجود دارد.
اسکات مونرو، رئیس اتحادیه کارآگاهان گفت: «او همه را مسئول میداند. مهم نیست که چه رتبهای دارید.» اما او گفت که انضباط سختگیرانه بوده و مشکلات فرسایشی را بدتر کرده است. او گفت: «من هر روز کارآگاهان را از دست میدهم.»

کمیسر تیش همچنین به عنوان یک رئیس گاهی خشن شهرت دارد، بر اساس گفتههای هفت کارمند سابق و فعلی که با او کار میکردند زمانی که او اداره بهداشت را اداره میکرد و رئیس فناوری اطلاعات تحت شهردار بیل دی بلازیو بود. این کارمندان، که نمیخواستند به دلیل ترس از تلافی شناسایی شوند، گفتند که او مردم را علناً تحقیر میکرد و بر سر کارگرانی که از او سوال میکردند، فریاد میزد و حتی فحش میداد. یکی از مدیران سابق پس از آنکه کمیسر تیش به او گفت در جلسات صحبت نکند و سپس او را طرد کرد، از سمت خود استعفا داد.
مدافعان او میگویند که او شدتی دارد که آنها دوست دارند و او کارها را انجام میدهد. آقای مرولا گفت: «آیا تا به حال دیدهام که او به کسی نفرین کند یا سر کسی فریاد بزند؟ البته که دیدهام. مردم هم جواب میدهند. این یک پویایی خواهد بود. اینطور نیست که کسی میز را بکوبد و همه ساکت شوند.»
جوشوا گودمن، که با کمیسر تیش در اداره بهداشت کار میکرد، یک شب دیروقت در سال 2022 را به یاد میآورد که او در حال خواندن پیشنویس سخنرانی بود که او نوشته بود تا روز بعد ایراد کند.
نقد او: «این یک خوابآور است. من میدانم که تو میتوانی بهتر از این انجام دهی.»
آقای گودمن به کار خود بازگشت. او گفت: «او، میدانید، سر شما را نوازش نمیکند و نمیگوید، "کار عالی بود."» در عین حال، او گفت: «من با بسیاری از مردان صریحاللهجه کار کردم» و «در مورد آنها به همین شکل صحبت نمیشود.»
جان میلر، معاون سابق اطلاعات و مبارزه با تروریسم که با کمیسر تیش کار میکرد، گفت که صبر و حوصله کمی برای داستانهایی درباره مدیریت او دارد. او گفت: «یک اداره پلیس برای اداره کردن وجود دارد و جانها در خطر است. بروید و گزارش احساسات جریحهدارشده را پر کنید و آن را در پرونده بگذارید. به این میگویند داشتن یک رئیس.»

هری نسپولی، رئیس قدیمی اتحادیه کارگران بهداشت، انرژی متفاوتی را توصیف کرد.
او گفت: «هر چه صدای او بلندتر میشد، من آرامتر میشدم. یک بار به او گفتم: "میخواهی جای زخمهای پشتم را ببینی، جس؟ جای زخمهای پشتم را نشانت میدهم."»
و با این حال، آقای نسپولی گفت، او تنها کمیسری بود که کارگران و کامیونهای اضافی را برای او فراهم کرد. او گفت: «او تنبل نیست. او یک کارگر است.»
جوزف کنی، رئیس کارآگاهان گفت که از صراحت او خوشش میآید. او گفت: «وقتی کمیسر پلیس تیش از شما سوالی میپرسد و شما پاسخ میدهید، بهتر است برای دو سوال دیگر آماده باشید.»
گزارشهای مربوط به سبک خردکننده او برای کمیسر تیش تازگی ندارد. او گفت: «من انتظار دارم اگر با من به جلسهای میآیید، آماده باشید. و من انتظار دارم که با اشتیاق شدید به کار خود بپردازید. به طور کلی این نوع افراد از کار کردن با من و برای من لذت میبرند. دیگران، شاید نه چندان.»
اما او نسبت به این صحبتها حساس بود. او با خندهای مردد گفت: «امیدوارم از افرادی شنیده باشید که به شما بگویند چقدر از کار کردن برای من لذت میبرند.»
دوستان خانوادگی کمیسر تیش را به عنوان یک فرزند بزرگ کلاسیک، یک خواهر مسئول برای دو برادر کوچکتر به یاد میآورند. او در Upper East Side بزرگ شد، به مدرسه خصوصی ممتاز دالتون رفت و آخر هفتهها را در خانه خانوادگی در شهرستان وستچستر گذراند. اما زندگی مسحورکننده او با آرتریت مشخص شد، که در 18 ماهگی تشخیص داده شد. این بیماری تا نوجوانی او ادامه یافت، باعث سفتی و التهاب مفاصل شد و آسیب دائمی بر جای گذاشت.
کمیسر تیش گفت: «من هرگز نتوانستهام سرم را بچرخانم. این اصلاً من را اذیت نمیکند. فقط بدنم یا صندلیام را میچرخانم.» با این حال، این یک مسئله در تیم قایقرانی بود.
کمیسر تیش گفت: «یکی از کارهایی که شما به عنوان سکاندار قرار است انجام دهید این است که به پاروزنان بگویید نسبت به قایق دیگر کجا هستند. و تنها راه برای به دست آوردن یک حس واقعاً خوب از آن این است که سر خود را 90 درجه بچرخانید، زیرا در غیر این صورت تحریف میشود. بنابراین من یک وضعیت آینهای کامل را روی قایقهای خاص تنظیم کرده بودم تا به من کمک کند بفهمم کجا هستیم.»
تیم هاروارد در سال 2003 در کامدن، نیوجرسی، یک قهرمانی ملی را به دست آورد، جایی که پاروزنان با انداختن کمیسر تیش در آب جشن گرفتند، این سنت برای سکانداران پس از پیروزیهای بزرگ است.
از آنجا او به سرعت پیش رفت تا در رشته حقوق و تجارت مدرک بگیرد. او در سال 2006 با یکی از همکلاسیهایش، دانیل لوین، که اکنون شریک مدیریت یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر است، ازدواج کرد. این زوج دو پسر 9 و 13 ساله دارند.

تا سال 2008، با تکمیل هر دو مدرک، کمیسر تیش خود را در یک ضرر غیرمعمول یافت.
او کارآموزیهای تابستانی مورد علاقه را به دست آورده بود، از جمله در Wachtell, Lipton, Rosen & Katz، یک شرکت برتر ادغام و تملک. به عنوان یک بررسیکننده واقعیت در دفتر سخنرانی کاخ سفید جورج دبلیو بوش؛ در صفحه سرمقاله وال استریت ژورنال؛ و در نیویورک پست. هیچ کدام به عنوان یک مسیر دائمی جذاب نبود.
تا آن اوت، او در آزمون وکالت نیویورک قبول شده بود و درست زمانی که بحران مالی رخ داد، به دنبال کار میگشت. او گفت: «دنیا به پایان میرسید.» یکی از دوستان پیشنهاد کرد که او پلیس نیویورک را امتحان کند، جایی که یک موقعیت تحلیلگر در آنچه در آن زمان دفتر مبارزه با تروریسم بود، در دسترس بود.
ری کلی، که در آن زمان کمیسر بود، معمولاً با متقاضیان چنین مشاغل سطح پایین ملاقات نمیکرد، اما در نهایت با او مصاحبه کرد. او گفت: «احتمالاً به این دلیل که او یک تیش بود،» و افزود که از سه مدرک هاروارد او تحت تأثیر قرار گرفته است.
یک شهردار محتاط?
محبوبیت فزاینده کمیسر، برخی را به این فکر واداشته است که آیا هدف او چیزی بزرگتر است: دفتر شهردار. او این ایده را به این دلیل که هرگز به شغل او علاقه نداشته است، رد میکند.
او گفت: «این کاری نیست که فکر میکنم مهارت و صلاحیتهای من به آن نزدیک باشد.»
یک منبع نزدیک به دولت آدامز به دلیل اینکه مجاز به اظهار نظر نبود، به شرط ناشناس ماندن گفت که در داخل، کمیسر "به عنوان متفکرترین و باهوشترین شهردار در شهر" در نظر گرفته میشود. همچنین، منبع گفت، "این احساس وجود دارد که او هر کاری را در این شغل انجام میدهد تا زمانی که شغل تمام شود و آن را رها کند."
از آنجایی که آقای آدامز هنوز با پرسشهای فدرال در مورد جمعآوری کمک مالی برای کمپین در سال 2021 دست و پنجه نرم میکند، کمیسر هرگز از او پیشی نخواهد گرفت. او در دموکراتها افرادی سرشناستری دارد. او میگوید این شهر برای او مهم است.
اما او به جای ادامه کار در دولت شهرداری، در حال حاضر به دنبال یک موزه است که پس از مرگ همسر عمویش در سال 2023، رئیس آن شده است. کارمندان موزه میگویند که هیچ برنامهای برای ترک شهرداری ندارد و میخواهد تا زمانی که آقای آدامز بخواهد در این سمت بماند.
آقای کلی، کمیسر پلیسی که او را استخدام کرد، گفت که فکر میکند کمیسر تیش میخواهد یک کمیسر پلیس عالی باشد. او گفت: «من فکر میکنم او به دنبال این است که شغل خود را به خوبی انجام دهد.» او احتمالاً میتواند به هر چیزی که میخواهد برسد.