دو دانشگاه شاخص مصر، دانشگاه قاهره و دانشگاه آمریکایی در قاهره، در رتبههای 350 و 410 جهانی قرار دارند. براساس رتبهبندی دانشگاههای جهان QS، حداقل 1200 مدرسه در سراسر جهان وجود دارد که از دانشگاه دمشق بهتر هستند. در ترکیه، دانشگاه فنی خاورمیانه در رتبه 285 قرار دارد، دانشگاه بوغازیچی—که توسط آمریکاییها تأسیس شده و بر اساس کالجهای کوچک هنرهای لیبرال در ایالات متحده مدلسازی شده است—در رتبه 418 قرار دارد و محل آموزش خدمات کشوری ترکیه، دانشگاه آنکارا، پایینتر از رتبه 800 قرار دارد.
دلایل متعددی برای این رتبهبندیهای ضعیف وجود دارد، اما یک عامل مشترک در بین آنها وجود دارد: دخالت دولت. هنگامی که سرویسهای امنیتی دفاتر دانشکده و دانشگاه را زیر نظر دارند، آزادی آکادمیک به خطر میافتد که به طور مستقیم بر کیفیت تحقیقات تأثیر میگذارد (اگر اصلاً تحقیقی در حال انجام باشد). در برخی از این مدارس مشکلی در اعتباربخشی وجود دارد. ملیح بولو، که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در سال 2021 به عنوان رئیس دانشگاه بوغازیچی منصوب کرد، در طول دوره هفت ماهه رهبری خود در این مدرسه با چندین ادعای معتبر مبنی بر سرقت ادبی مواجه شد. در مصر این مسئله غیرعادی نیست که نخبگان برای نوشتن پایاننامههای خود پول پرداخت کنند.
البته، این نوع سوء رفتارها محدود به دانشگاههای خاورمیانه نیست، اما بولو در ترکیه، مانند افرادی که برای اعتبار مدارک پیشرفته در مصر پول میپردازند، و دیگرانی مانند آنها در سراسر منطقه، از علائم سیستمهای آموزش عالی شکست خورده هستند - وضعیتی که دولتها در آن نقش داشتهاند. دانشجویان و اساتید با استعداد زیادی در مصر، سوریه و ترکیه وجود دارند، اما دخالت دولت، دانشگاهها را از انجام مأموریت خود ناتوان کرده است.
این وضعیت اسفناک دانشگاههای بزرگ در خاورمیانه باید هشداری برای همه کسانی باشد که به آموزش عالی در ایالات متحده، رقابت آمریکا و قدرت نرم ایالات متحده اهمیت میدهند. هیچ کشور دیگری وجود ندارد که دانشگاههایش بتوانند با ماهیت تعیینکننده و در سطح جهانی دانشگاههای ایالات متحده برابری کنند، دانشگاههایی که دانشکدهها و دانشجویان آن میتوانند (تا همین اواخر) بدون ترس از دخالت دولت به دنبال دانش باشند.
کیفیت آموزش عالی آمریکا که بر اساس اصول تحقیق آزاد بنا شده و پرورش یافته است، دلیلی است که مردم در سراسر جهان میخواهند فرزندان خود را برای تحصیل به آمریکا بفرستند. سه فرزند اردوغان به دانشگاه ایندیانا رفتند. در جده، به سختی میتوان عضوی از نخبگان تجاری سعودی را پیدا کرد که در UCLA یا USC تحصیل نکرده باشد و تعداد قابل توجهی از فارغالتحصیلان هاروارد، ییل و تافتس در ریاض وجود دارند. زمانی که من برای دکترای خود در پن تحصیل میکردم، ارتشی از دانشجویان ترک و شرق آسیا در آنجا حضور داشتند.
کلمبیا، پن، هاروارد و دیگر مدارس آمریکایی که در تیررس دولت ترامپ قرار دارند، راه زیادی در پیش دارند تا شبیه همتایان خود در خاورمیانه شوند. با این حال، آنها در معرض خطر هستند. عزم کاخ سفید برای مجازات این دانشگاهها به دلیل تخلفات واقعی و ادعایی، کار تغییر دهنده جهانی را که در این مدارس انجام میشود به خطر میاندازد. هنگامی که منابع پس گرفته شوند یا هرگز تخصیص داده نشوند، دانشجویان و اساتید فرار خواهند کرد و ترس، انطباق سیاسی را بر پردیسهای گوشخراشی که بهخودی خود خلاقیت، تجربهگرایی و کشف را تشویق میکنند، تحمیل خواهد کرد.
با این حال، هر مشاهده عینی از آنچه در 18 ماه گذشته در محوطه دانشگاه رخ داده است، روشن میسازد که دانشگاههای آمریکا طیف وسیعی از مشکلات دارند که بسیاری از آنها ساخته دست خودشان است. داستانهای رهبری ترسو، یهودستیزی رتبهای، جزمگرایی چپگرا و فعالیت سیاسی که به عنوان تحقیق مبدل شده است، اکنون به خوبی شناخته شده است. به نظر میرسد که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان دارای اعتبار هستند اما نه تحصیلکردهاند و نه در مورد جهان کنجکاو هستند - زیرا در مطلقگرایی اخلاقی آموزش معاصر غرق شدهاند.
اینها مشکلات واقعی هستند، اما البته، داستانهای خبری و تفسیرها در مورد افراطگرایی در محوطه دانشگاه عمداً نادیده میگیرند که چگونه دانشگاهها برای توسعه و درک هوش مصنوعی، کشف درمان برای انواع مختلف سرطان، توسعه واکسن برای ایدز، پیشرفت محاسبات کوانتومی، درک دموکراسیزدایی و کسب بینش در مورد تمدنهای باستانی حیاتی هستند، تا چند نمونه تصادفی و قابل توجه را نام ببریم. تیم ترامپ در اشتیاق خود برای مجازات دانشگاهها و ایجاد کنترل بر آنها - که مملو از فارغالتحصیلان مدارس نخبه هاروارد، ییل، پرینستون و دیگر مدارس نخبه است - در حال به خطر انداختن دستاوردها، اختراعات و نوآوریهای فعلی و آینده است.
به سختی کسی میتواند انکار کند که برخی از بخشها و برخی از مدارس کانونهای رادیکالیسم هستند که اساتید و دانشجویان آن اشتیاقی به افراطگرایی نشان میدهند، مشروط بر اینکه در الگوی استعماری پنهان شده باشد. یکی از امتیازات تصدی، حق گفتن چیزهای احمقانه بدون ترس از تلافی سیاسی است، اگرچه به نظر میرسد اساتید صریحتر (به اشتباه) بر این باورند که تصدی و آزادی آکادمیک آنها را از انتقاد خارج از محدوده نخبگان دانشگاه مصون میدارد.
با این حال، زیادهرویهای برخی از اساتید دلیل خوبی برای پس گرفتن صدها میلیون دلار کمک هزینه تحقیقاتی نیست. این به همه آسیب میزند و برخلاف جهانبینی رئیسجمهور دونالد ترامپ، ایالات متحده را قویتر نخواهد کرد. در واقع، یکی از بهترین راهها برای کمک به حزب کمونیست چین، ممانعت از دانشگاهها و کالجهای آمریکایی است.
بدون شک، دانشگاههای ایالات متحده حتی قبل از دخالت ترامپ آسیب دیده بودند. برای کسانی که در آنها کار یا تحصیل نمیکنند، تصور اینکه چگونه عدم تحمل و بیاعتقادی گسترده در مدارسی که به طور آشکار تعهدات خود را به عکس آن ترویج میکنند، دشوار است. اما مجازات دولتی آموزش عالی آمریکا را بیشتر تضعیف خواهد کرد، فقط به روشهای مختلف. کلمبیا در خطر تبدیل شدن به دانشگاه عین شمس نیست (رتبه 592 در جهان)، اما نظارت بر آن به شیوهای که دولت ترامپ انجام داده است، شاید آن را از نظر سیاسی سازگارتر و خوشایندتر کند - اما در عین حال خلاقیت کمتری داشته باشد و کمتر به کشف کمک کند. این به دانشگاههای زامبی خاورمیانه نزدیکتر است تا هر کسی، از جمله حامیان رئیسجمهور، بخواهد.