رود لمکی / AP
رود لمکی / AP

دموکرات‌ها نشان می‌دهند چرا شکست خوردند

جیمی هریسون، رئیس برکنار شده، در سخنرانی خود در کمیته ملی دموکرات که برای انتخاب رهبری جدید خود در این آخر هفته تشکیل جلسه داده بود، تلاش کرد تا نکته‌ای را در مورد قوانین مربوط به توازن جنسیتی برای مسابقه معاونت ریاست خود توضیح دهد. هریسون اعلام کرد: «قوانین مشخص می‌کنند که وقتی یک نامزد یا مقام غیرباینری جنسیتی داریم، فرد غیرباینری نه به عنوان مرد و نه به عنوان زن محسوب می‌شود و شش مقام باقی‌مانده باید از نظر جنسیتی متعادل باشند.»

همانطور که این توضیح به طور فزاینده ای پیچیده شد، روشنگری هریسون سخت تر شد. او افزود: «برای اطمینان از اینکه روند ما نامزدهای مرد، زن و غیرباینری را در نظر می‌گیرد، با رئیس مشترک [کمیته قوانین و مقررات]، رئیس مشترک گروه دگرباشان جنسی و دیگران مشورت کردیم تا اطمینان حاصل کنیم که این روند فراگیر است و الزامات توازن جنسیتی در قوانین ما را برآورده می‌کند.» برای انجام این کار، روند ما کمی متفاوت از روندی خواهد بود که در اوایل این هفته برای شما شرح داده شد، اما امیدوارم ببینید که در عمل ساده و شفاف است.»

حزب دموکرات، حداقل در تئوری، سازمانی است که به کسب قدرت سیاسی از طریق مناصب انتخابی اختصاص یافته است، اگرچه با توجه به شواهد ارائه شده توسط اقدامات رسمی آن، ممکن است این باور دشوار به نظر برسد. جلسات کمیته ملی دموکرات شامل قدردانی از زمین، چندین بار وقفه های جیغ دار توسط معترضان خشمگین و تأیید کلی مبنی بر اینکه استراتژی آن سالم بوده است، به جز شاید تعهد ناکافی به ماهیت حقوقی نژادی و جنسیتی بود.

خبر خوب در مورد کمیته ملی دموکرات برای کسانی که ترجیح می دهند کشور یک جایگزین سیاسی قابل دوام برای فرقه شخصیت اقتدارگرای فعلی داشته باشد، این است که حزب رسمی دموکرات قدرت کمی دارد. کمیته ملی دموکرات پیام حزب را تعیین نمی کند و نامزد بعدی ریاست جمهوری آن را تعیین نخواهد کرد.

خبر بد این است که نفوذ حزب رسمی آنقدر اندک است، تا حدی به این دلیل که حزب تا حد زیادی آن را به مجموعه ای از گروه های فعال مترقی واگذار کرده است. این گروه ها که توسط اهداکنندگان لیبرال تامین می شوند، به ندرت از حمایت گسترده ای در میان رای دهندگان برخوردارند، اما توانسته اند نفوذ زیادی بر حزب به دست آورند. آنها این کار را با انحصاری کردن ارزش برند اهداف مختلف انجام داده اند. به عنوان مثال، گروه‌های آب و هوا تعریف می‌کنند که سیاست آب و هوایی خوب به چه معناست و سپس نامزدها را بر اساس میزان تأیید آن‌ها در این مواضع قضاوت می‌کنند. همین امر در مورد سقط جنین، عدالت نژادی و سایر مسائلی که بسیاری از دموکرات‌ها مهم می‌دانند، صادق است. این گروه ها به ویژه در انتشار ایده های خود از طریق رسانه ها، به ویژه (اما نه منحصراً) از طریق کار روزنامه نگاران طرفدار مترقی که هم از تخصص ارائه شده توسط گروه ها و هم از توانایی آنها در هدایت اخبار (به عنوان مثال، سرزنش نامزدهای دموکرات که از استانداردهای آنها برای خلوص ایدئولوژیک کوتاهی می کنند) استفاده می کنند، مؤثر هستند.

انتخابات مقدماتی دموکرات‌ها در سال ۲۰۲۰، نقطه اوج نفوذ این گروه‌ها تا آن زمان بود. زمینه عظیمی از نامزدها از طریق یک سری مناظره‌ها و مصاحبه‌ها به سختی تلاش کردند که در آن روزنامه‌نگاران پرسیدند که آیا آنها مواضع مختلفی را که توسط گروه‌ها مطالبه می‌شود، تأیید می‌کنند یا خیر. این همان چیزی است که باعث شد بخش بزرگی از این حوزه از جرم زدایی از مرزها، غرامت و سایر اهدافی که به سختی موقعیت های اجماعی در داخل حزب دموکرات هستند، چه رسد به بدنه وسیع تر رای دهندگان، حمایت کنند. همچنین اینگونه بود که کامالا هریس موافقت خود را برای ارائه جراحی تغییر جنسیت رایگان به زندانیان و بازداشت شدگان مهاجر اعلام کرد، که اساس موثرترین تبلیغات مبارزات انتخاباتی ترامپ علیه او شد.

نفوذ مداوم گروه ها را می توان در یک نظرسنجی جدید نیویورک تایمز مشاهده کرد. از پاسخ دهندگان خواسته شد که اولویت های اصلی خود را ذکر کنند، آنها به ترتیب اقتصاد، مراقبت های بهداشتی، مهاجرت، مالیات و جرم و جنایت را ذکر کردند. وقتی از آنها پرسیده شد که به باور آنها اولویت های دموکرات ها چیست، آنها به سقط جنین، سیاست های دگرباشان جنسی، تغییرات آب و هوایی، وضعیت دموکراسی و مراقبت های بهداشتی اشاره کردند. این برداشت از اولویت های حزب ممکن است توصیف دقیقی از دیدگاه های مقامات منتخب آن نباشد. اما قطعاً توصیف دقیقی از اولویت های گروه های فعال مترقی است.

این نظرسنجی گواهی بر این است که گروه ها چقدر کار خود را به خوبی انجام داده اند. آنها به منظور افزایش آگاهی عمومی در مورد مجموعه ای از مسائلی که اهداکنندگانشان به آن اهمیت می دهند و متعهد کردن حزب به اولویت دادن به آنها، اقدام کرده اند و این کار را انجام داده اند. دموکرات ها در مناصب دولتی ممکن است بیشتر درگیر مبارزه بر سر اقتصاد، مراقبت های بهداشتی و سایر مسائل باشند، اما آنها فاقد دستگاه ارتباطی هستند که توسط گروه ها کنترل می شود، که پیام های آزمایش شده نظرسنجی آنها را به نفع پیام های مورد تایید اهداکنندگان محو کرده است.

در طول سال گذشته یا بیشتر، و به ویژه از زمان شکست هریس، برخی از مفسران میانه رو شروع به زیر سوال بردن نفوذ گروه ها کرده اند. اما جلسات کمیته ملی دموکرات هیچ نشانه ای از خارج شدن تفکرات آنها از مد نشان نداد.

اگر دموکرات‌ها از مبارزات انتخاباتی هریس آموخته‌اند که باید تلاش کنند از برگزاری رویدادهایی که به راحتی می‌توانند به عنوان تبلیغات حمله ویروسی جمهوری‌خواهان تغییر کاربری دهند، خودداری کنند، در آخر هفته هیچ نشانه‌ای از آن نشان ندادند. وقتی فعالان بارها سخنرانان را متوقف کردند، با حمایت مواجه شدند. مالی بال، خبرنگار وال استریت ژورنال مشاهده کرد: «به جای رد کردن وقفه‌ها، کسانی که روی صحنه بودند تا حد زیادی از آنها استقبال کردند و تلاش کردند تا به فعالان اطمینان دهند که در واقع در یک طرف هستند و مشتاقانه به آنها سکویی را دادند که برای مطالبه آن قوانین را زیر پا گذاشتند.»

نه هریسون و نه جانشین او، کن مارتین، تصمیم جو بایدن برای نامزدی برای دور دوم و نه هیچ یک از پیام‌ها یا سیاست‌هایی که در رتبه‌بندی‌های تایید اسفناک او نقش داشته است را زیر سوال نبرده‌اند. وقتی جاناتان کیپارت از ام‌اس‌ان‌بی‌سی از یکی از پانل‌های نامزدها پرسید که آیا آنها معتقدند نژادپرستی و زن‌ستیزی در شکست هریس نقش داشته است، هر یک از اعضای پنل موافقت کردند. او گفت: «خوب است، همه شما قبول شدید.» (توجه داشته باشید که این تشخیص نتیجه انتخابات هیچ نکته عملی دیگری ندارد جز اینکه شاید حزب باید از معرفی یک زن یا فرد رنگین پوست خودداری کند.)

غم انگیزترین نتیجه آشکار این جلسه ممکن است ارتقاء دیوید هاگ به عنوان معاون رئیس باشد. هاگ، فعال ۲۴ ساله، به عنوان بازمانده تیراندازی دبیرستان مارجوری استونمن داگلاس در پارکلند فلوریدا به شهرت رسید و سپس به سرعت طیف کاملی از مواضع مترقی - حذف بودجه آیس، لغو پلیس و غیره - را در شخصیت آنلاین خود جذب کرد. و علیرغم تجربه وحشتناکی که متحمل شده است، به نظر نمی رسد که به طور قابل توجهی فراتر از سن خود عاقل باشد. پس از اینکه فعال راست افراطی و بالشت فروش مایک لیندل به عنوان انکار کننده انتخابات به شهرت رسید، من در فضای مجازی شوخی کردم که ترقی خواهان به شرکت بالش خودشان نیاز دارند. (البته شوخی این است که بدیهی است نیازی نیست که شرکت بالش شما از دیدگاه های سیاسی شما حمایت کند.) ماه بعد، هاگ پیش رفت و این شوخی را به واقعیت تبدیل کرد و قبل از استعفا چند ماه بعد، گود پیلو را تاسیس کرد.

برداشت هاگ از رقابت ریاست جمهوری سال 2024 این است که دموکرات ها شکست خوردند زیرا نتوانستند رای جوانان را با پیامی شورانگیز در مورد اسلحه، آب و هوا و سایر مسائلی که مورد علاقه فعالان مترقی است، بسیج کنند. در واقع، نظرسنجی‌ها نشان داد که رای دهندگان جوان اولویت‌های موضوعی مشابهی با رای دهندگان مسن‌تر داشتند، اما ارتقای هاگ ادای احترامی به آرزویی بود که به عنوان محاسبه‌ای ظاهر می‌شد که دموکرات‌ها می‌توانند بدون مصالحه با رای دهندگان، سهم رای را به دست آورند.

برخی از دموکرات ها وقایع آخر هفته را با جبرگرایی طنزآمیز مشاهده کردند. در یک مقطع، معترضی با تی شرت جنبش طلوع با فریاد زدن، "من وحشت زده ام!" وقفه ایجاد کرد.

او تنها نبود.