اگر اعلامیههای تعرفهای گاه و بیگاه رئیس جمهور ترامپ برای شما غیرعادی به نظر رسیده است، دلیل خوبی دارد. چیزی شبیه به این قبلاً هرگز اتفاق نیفتاده است.
این ارزیابی داگلاس ایروین، مورخ اقتصادی دارتموث است که کتاب سال ۲۰۱۷ او با عنوان "درگیری بر سر تجارت: تاریخچه سیاست تجاری ایالات متحده" اثر برجستهای در این زمینه است. من برای کسب دیدگاه با او تماس گرفتم. او به من گفت که آنچه ما تجربه میکنیم، خارج از هنجار تاریخی است. یک مرد به تنهایی با افزایش تعرفهها به سطوحی که بیش از یک قرن دیده نشده است، اولین جنگ تجاری جهانی از دهه ۱۹۳۰ را به خطر انداخته است. او گفت که اقدامات رئیس جمهور، نشان دهنده "گسست بزرگ از تاریخ" است.
حتی اگر آقای ترامپ تعرفهها را حذف کند - او روز چهارشنبه یک مکث ۹۰ روزه برای برخی از بالاترین تعرفهها اعلام کرد، در حالی که یک خط پایه ۱۰ درصدی برای تقریباً تمام واردات از سراسر جهان حفظ کرد - موضع خودسرانه او یک انحراف بزرگ است. با این حال، حماسه تجاری از اینجا توسعه مییابد، اولین درگیریها در یک جنگ تجاری، یک یادگار وحشتناک از رکود بزرگ، در قرن بیست و یکم آغاز شده است.
پیامدها هنوز در حال آشکار شدن هستند، اما خطرات زیاد است. آنها شامل احتمال یک رکود جهانی و تغییرات ژئوپلیتیکی است که ممکن است به نفع ایالات متحده نباشد - همه به دلیل تصمیمات به سرعت در حال تغییر رئیس جمهور ایالات متحده رخ میدهد.
پروفسور ایروین گفت تا کنون، همیشه دههها اجماعسازی طول کشیده است تا مسیر سیاست تجاری تغییر کند. هنگامی که کشور در زمانهای گذشته مسیر خود را تغییر داد، کنگره نقش اصلی را ایفا کرد. حتی زمانی که در دهه ۱۹۳۰ شروع به تفویض اختیار مذاکره در مورد توافقات تجاری به رئیس جمهور کرد، کنگره جهت تعرفههای ایالات متحده را تعیین کرد: به سمت پایین.
اکنون، بدون شک این رئیس جمهور است که ایالات متحده را در مسیری جدید و خطرناک قرار داده است. پروفسور ایروین گفت: «این از اهمیت تاریخی برخوردار است.»
در گذشته، جنگها انگیزه تغییر را فراهم میکردند. پروفسور ایروین گفت جنگ داخلی و جنگ جهانی اول منجر به افزایش تعرفهها توسط کنگره پس از بحثهای طولانی شد و اینها "گسستهای بزرگ" از تاریخ بودند. تعرفهها در دولت فرانکلین دی. روزولت شروع به کاهش کردند و با برخی استثناها، از جمله دولت بایدن و دولت اول ترامپ، نسبتاً پایین باقی ماندند.
پروفسور ایروین گفت: «اما در اینجا هستیم، در یک اقتصاد زمان صلح. ما اساساً در اشتغال کامل، ۴ درصد هستیم. هیچ اجماع اجتماعی وجود ندارد که مشکل بزرگی در تجارت وجود داشته باشد، و با این حال ما یک نفر، رئیس جمهور، داریم که به طور اساسی جهت سیاست تجاری ایالات متحده را تغییر میدهد.»
پیامدها
بازارهای سهام در حال نوسان بودهاند - روزها سقوط کرده و سپس روز چهارشنبه با خوشحالی از این خبر که برخی از تعرفههای ایالات متحده به تعویق افتاده است، جهش کردند. این بزرگترین سود یک روزه از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ بود، با شاخص سهام S&P 500 با ۹.۵ درصد افزایش، بخشی از ضررهایی را که سرمایهگذاران در این سال متحمل شدهاند، جبران کرد. با این حال، تا روز پنجشنبه، این اشتیاق فروکش کرد. S&P 500 برای روز ۳.۵ درصد کاهش یافت.

اینکه آیا بازارها به روند صعودی خود ادامه میدهند یا دوباره به گرداب نگرانی فرو میروند، احتمالاً به این بستگی دارد که آقای ترامپ در مورد جهت سیاست تعرفهای چه میکند، که اقتصاددانان با یک اجماع قاطع، آن را اشتباه و عمیقاً خطرناک میدانند.
تا روز چهارشنبه، مجموعه اعلامیههای تعرفهای رئیس جمهور، انتظارات افزایش شدید قیمتها را برای خانوارها و مشاغل به طور یکسان برانگیخته بود، و این احتمال قوی را افزایش میداد که یک جنگ تجاری جهانی گسترده میتواند اقتصاد ایالات متحده را به یک رکود سوق دهد و باعث سختیهای انسانی گسترده شود.
پس از اینکه رئیس جمهور گفت برخی از تعرفهها را به تعویق میاندازد، گلدمن ساکس به طور ناگهانی پیشبینی خود مبنی بر احتمال رکود را کاهش داد. با این وجود، پیشبینی گلدمن تیره و تار بود: «ما به پیشبینی خط پایه غیر رکودی قبلی خود با رشد تولید ناخالص داخلی ۰.۵ درصد و احتمال ۴۵ درصدی رکود بازمیگردیم.»
چین نیز با تعرفههای خود تلافی کرده است. تا روز پنجشنبه، تعرفههای ایالات متحده بر کالاهای چینی به ۱۴۵ درصد رسیده بود. چین نیز با تعرفه بر محصولات ایالات متحده تلافی کرد و روز جمعه آنها را به ۱۲۵ درصد افزایش داد. اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، گفت که مذاکرات با بسیاری از کشورها - اما نه چین - در جریان بود. او گفت: «تلافی نکنید، و پاداش خواهید گرفت.» اتحادیه اروپا گفت که برنامههای خود برای تلافی را به مدت ۹۰ روز به تعویق میاندازد.
مقاومت کنگره در برابر سیاست تجاری ترامپ آغاز شده است، با تلاشی عمدتاً دموکراتیک در سنا برای پایان دادن به "وضعیت اضطراری ملی" که رئیس جمهور به عنوان توجیه قانونی برای تعرفههای خود اعلام کرد. اما همانطور که همکار من آنا سوانسون نوشت، شانس موفقیت سریع چنین تلاشی زیاد نیست. حتی اگر در سنا تصویب شود، مشخص نیست که آیا قطعنامهای برای لغو تعرفهها به صحن مجلس نمایندگان برسد. اگر این اتفاق بیفتد و در آنجا تصویب شود، آقای ترامپ میتواند آن را وتو کند، و لغو وتو با رای دو سوم در شرایط سیاسی کنونی محتمل نیست.
گستره تاریخ
هر چقدر هم که انحرافات دولت ترامپ در مورد تعرفهها غیرعادی بوده است، آنها تنها به این دلیل ممکن هستند که کنگره از سال ۱۹۳۴ به تدریج اختیار سیاست تجاری را به رئیس جمهور تفویض کرده است.
بخش ۸ از ماده ۱ قانون اساسی صریحاً قدرت وضع تعرفهها را برای کنگره محفوظ میدارد.
تسلط کنگره بر سیاست تجاری پس از آن به طور قابل توجهی تغییر کرد که قانون تعرفه Smoot-Hawley در سال ۱۹۳۰ جنگ تجاری جهانی فاجعهباری را آغاز کرد و رکود بزرگ را بدتر کرد. سپس، مانند اکنون، اقتصاددانان به طور قاطع با افزایش تعرفهها مخالف بودند و از رئیس جمهور هربرت هوور التماس کردند که این لایحه را امضا نکند، اما او به هر حال این کار را کرد.
آن قانون فاجعهبار محصول چیزی بود که مورخان آن را "خرید و فروش آرا" کنگره مینامند - معامله آرا توسط قانونگذاران برای تضمین اقدام مطلوب در مورد پروژههای مورد علاقه هر یک - که عمدتاً سیاست تجاری را تعیین کرده بود. تعرفههای ایالات متحده در دهه ۱۹۳۰ به دلایل داخلی افزایش یافت - عمدتاً برای محافظت از صنعت محلی - بدون اینکه از قبل فکر زیادی در مورد پیامدهای جهانی شود.
دیل کوپلند، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه ویرجینیا، گفت: با نگاهی به گذشته، واضح است که تعرفهها عوامل اصلی در یک چرخش وحشتناک در تاریخ جهان بودند. در دهه ۱۹۳۰، بریتانیا و فرانسه به درون چرخیدند و تجارت خود را در امپراتوریهای امپراتوری خود متمرکز کردند، در حالی که ایالات متحده، یک قدرت نوپا، حوزه نفوذ خاص خود را داشت.
ژاپن هنوز چنین امپراتوری نداشت. پروفسور کوپلند گفت که ژاپن حداقل تا حدی به این دلیل که در عرض یک سال پس از تصویب Smoot-Hawley "بیشتر تجارت خود را از دست داده بود" و تصمیم گرفت که به "راههای دیگری برای به دست آوردن منابع مواد اولیه و نفت و سایر موارد مهم" نیاز دارد، شروع به تصاحب یکی در چین و در آسیای جنوب شرقی کرد. موانع تعرفهای تنشهای بینالمللی عظیمی ایجاد کرد و انگیزههای انحرافی ایجاد کرد، درسهایی که "جهان قبلاً آموخته است و ممکن است اکنون نیاز به یادگیری مجدد داشته باشد."
اد کلیسولد، استراتژیست ارشد ایالات متحده در Ned Davis Research، یک شرکت تحقیقات مالی مستقل، گفت که پیامدهای ژئوپلیتیکی افزایش تعرفهها باید به دقت مورد مطالعه قرار گیرد. او گفت: «اگر تجارت با چین را قطع کنیم و تعرفهها را بر سایر کشورهای منطقه افزایش دهیم، چین حتی بیشتر در آسیای جنوب شرقی متمرکز خواهد شد.»
امیلی باورزاک هیل، مدیر اجرایی Bowersock Capital Partners، یک شرکت مدیریت ثروت در لارنس، کانزاس، گفت که آقای ترامپ بدون بررسی رفتارش، حرکات ژئوپلیتیکی نامنظمی انجام میدهد.
او گفت: «دههها طول کشید تا شهرت ایالات متحده در سراسر جهان تثبیت شود. شهرت ما، اتحادهای ما، برند ما یک مزیت اصلی بود. از دست دادن همه اینها زمان زیادی نمیبرد.»
ریاست جمهوری ایالات متحده همیشه قدرتمند بوده است، اما در گذشته، روسای جمهور توسط قانون، عرف و سیاست محدود میشدند. با این حال، همانطور که نوسانات شدید روزهای اخیر نشان میدهد، آقای ترامپ تحت تأثیر بیشتر این محدودیتها قرار نمیگیرد. بیش از گذشته، جهت بازارها و اقتصاد جهانی به خلق و خوی رئیس جمهور بستگی دارد.