این مقاله حاوی اسپویلرهایی برای فینال فصل سوم «نیلوفر سفید» است. مگر اینکه شما کارمند یا مهمان در یک استراحتگاه نیلوفر سفید باشید، در این صورت به نظر میرسد که غیرممکن است روز شما واقعاً خراب شود.
«نیلوفر سفید» نمایشی درباره تعطیلات است. این نمایش به بایدها و نبایدهای تعطیلات میپردازد: برای مهمانی بیرون بروید!
و این نمایشی درباره قتلها است.
و ظاهراً، بر اساس فینال فصل یکشنبه، هیچکس از آنها آسیب ندیده است. ساعاتی پس از وقوع یک تیراندازی جمعی در استراحتگاه بکر نیلوفر سفید در تایلند، شخصیتهایی که به تازگی شاهد یک تراژدی شدید بودهاند، سوار قایق میشوند و به نظر میرسد با خوشحالی به سمت غروب آفتاب حرکت میکنند، یا به سادگی برای کار حاضر میشوند انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
تریسی موسارا مارکز، استاد دانشگاه سیراکیوز که متخصص تروما است، با خنده گفت: «فقط در هالیوود».
اما برخی از واکنشهای شخصیتها، که سؤالاتی را در مورد باورپذیری آنها ایجاد کرد و تحسین را برای دوی سرعت ورزشی یکی از شخصیتها برانگیخت، ممکن است در مواجهه با تروما کاملاً طبیعی باشد، به گفته کارشناسان.
مارکز گفت: «گاهی اوقات اتفاقی که میافتد در لحظه است، زیرا سیستم شما - از نظر جسمی، ذهنی، عاطفی - آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتهاید که ممکن است دچار تجزیه شوید».
مارکز گفت، همه افراد پس از یک رویداد آسیبزا، استرس حاد، مانند فلاشبک، کابوس، اضطراب یا تشویش را تجربه نمیکنند. اختلال استرس حاد، پیشساز اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اغلب در عرض چند روز پس از یک رویداد استرسزا تشخیص داده میشود. تشخیص PTSD حداقل چند هفته بعد انجام میشود.
دکتر لورنزو نوریس، استادیار روانپزشکی و بهداشت رفتاری در دانشگاه جورج واشنگتن، گفت که واکنشهای تروما میتواند شامل انکار، ترس، عصبانیت، سردرگمی و اضطراب باشد.
همچنین این احتمال وجود دارد که به عنوان یک مکانیسم محافظتی در پی یک موقعیت آسیبزا، از نظر عاطفی بیتفاوت شوید.
نوریس گفت: «اساساً، شما شروع به بیحس شدن میکنید»، و افزود که این میتواند تلاش ذهن برای «کاهش سرعت و دور کردن شما از درد عاطفی» باشد.
شاید این توضیح دهد که چرا فصل سوم «نیلوفر سفید» به این شکل به پایان میرسد. زندگی ادامه دارد. تعطیلات ادامه دارد.
در فینال، مهمانی عبوس به نام ریک (والتون گگینز)، که نیمی از جهان را سفر کرده است تا با صاحب استراحتگاه (اسکات گلن) به خاطر کشتن پدرش روبرو شود، به طور ناگهانی به او نزدیک میشود، اسلحهاش را میدزدد و به طور مرگباری به او شلیک میکند.

همانطور که او تلاش میکند فرار کند، ریک محافظان صاحب استراحتگاه را میکشد و سپس توسط یک نگهبان امنیتی از پشت مورد اصابت گلوله قرار میگیرد.
شلیک گلولهها، کارکنان و مهمانان، از جمله گروهی سه نفره از دوستان که اغلب با هم مشاجره میکنند (کری کون، لسلی بیب و میشل موناگان)، را وادار به فرار میکند. دوی سرعت شخصیت کون با چنان شتابی است که به یک میم تبدیل شده است.
(کون به ورایتی گفت: «ببینید، من یک آمریکایی هستم و اهل نیویورک هستم، و اگر فکر میکنید نمیدانم خروجیها در هر ساختمانی که در آن هستم کجا هستند، پس به اخبار توجه نمیکنید.»)
با این حال، دقایقی بعد، به نظر میرسد مهمانان و کارکنان استراحتگاه به طور کلی از آنچه شاهد بودهاند ناراحت نیستند.
هنگامی که مهمانان با قایق جزیره را ترک میکنند، تنها شخصیت موناگان، ژاکلین، به نظر میرسد غمگین است، اگرچه مخاطب نمیفهمد که آیا این غم به دلیل تیراندازی، از هم پاشیدگی ازدواجش یا چیز دیگری است. کارمندان در ساحل ایستادهاند و برای بلیندا (ناتاشا روثول) که اکنون ثروتمند شده است و پسر درخشانش، زایون (نیکلاس دوورنی)، لبخند و دست تکان میدهند. فصل با شنیدن صدای شلیک گلولهها توسط زایون آغاز شد و امیدوار بود که مادرش قربانی نشده باشد. در عرض چند ساعت، این نگرانی به طور کامل از بین رفته است. (شخص فکر میکند بلیندا با ثروت جدیدش - پرداخت 5 میلیون دلاری برای خرید سکوتش در مورد قتلی از فصل قبلی «نیلوفر سفید» - عجله خواهد کرد تا از آنجا خارج شود.)
ممکن است فقط این باشد که هالیوود یک پایان خوش میخواهد. مایک وایت، خالق این نمایش، فکر میکرد که منتقدان صندلینشین بیش از حد تحتاللفظی هستند و در مصاحبه با هالیوود ریپورتر، آنها را «پلیس منطق» خواند.
او گفت: «این یک روند پلیسی نیست، این یک نمایش از نوع تفکر است. این باعث میشود بخواهم موهایم را بکشم. آیا اینگونه فیلم و سریال تماشا میکنید؟»
(پلیس منطق زمانی ظاهر شد که ظاهراً پلیس «نیلوفر سفید» ظاهر نشد.)
کارشناسان گفتند که انتظار دارند تنوع بیشتری در واکنشها به تروما ببینند.
مارکز با اشاره به گروه سه نفره از دوستان گفت: «بسیار بعید است که سه نفر تجربه مشابهی داشته باشند که فقط اینطور باشند: 'آره، باشه. ما خوبیم؛ هیچ اتفاقی نیفتاده است'»، اگرچه او افزود که واکنشها میتوانند به تأخیر بیفتند.

پس از تیراندازی، مهمانی در اطراف استراحتگاه ادامه مییابد و مهمانان خروجهای آرامی انجام میدهند. گایتوک (تایم تاپتیمتونگ)، نگهبان امنیتی فروتن که تمام فصل را از خشونت اجتناب میکرد قبل از اینکه از پشت به ریک شلیک کند، ظاهراً به عنوان محافظ سریتالا (پاتراوادی مجودون)، یکی از صاحبان استراحتگاه، ترفیع میگیرد، که به نظر میرسد پس از دیدن مرگ اخیر همسرش، تحت تأثیر قرار نگرفته است. مانند این سه نفر، او در لحظه حمله ریک وحشتزده بود. اما اگر او پس از آن ناراحت بود، مخاطب آن را نمیبیند.
تیراندازی تنها تجربه نزدیک به مرگ نبود. لاخلان رتلیف (سام نیوولا)، فرزند نوجوان یک خانواده ثروتمند از کارولینای شمالی، پس از خوردن میوه سمی که پدرش، تیم (جیسون آیزاکس)، ناخواسته بیرون گذاشته بود، به سختی جان سالم به در میبرد. مسلم است، تیم تقریباً تمام خانوادهاش را شب قبل کشت، اما این ربطی به موضوع ندارد. در قایقسواری از استراحتگاه، به نظر نمیرسد هیچکس در خانواده نگران باشد - تنها نقطه تنش اشاره مبهم تیم به یک رسوایی تجاری قریبالوقوع است. تقریباً انگار مسمومیت هرگز اتفاق نیفتاده است.
این یک انحراف جزئی از فصلهای قبلی است. در پایان فصل 1، یک مدیر هتل پس از مدفوع کردن در چمدان مهمان مورد اصابت چاقو قرار میگیرد (اسپویلری از نوع دیگر). اما مخاطب نگاهی اجمالی به تحقیقات پلیس و واکنشهای کارکنان میبیند. در فصل 2، رویدادهای مربوط به مرگ تانیا مککوید-هانت (جنیفر کولیج) دور از استراحتگاه رخ میدهد، اگرچه مهمانان و کارکنان نگران به طور خلاصه در حال واکنش به کشف جسد او دیده میشوند.
در بیشتر موارد، «نیلوفر سفید» در تایلند نگران اثرات ماندگار تروما نیست. فقط ارتعاشات. یا شاید عدم واکنش یک انتخاب خلاقانه است: هرکسی که از استراحتگاه نیلوفر سفید بازدید میکند باید بداند چگونه احساسات خود را سرکوب کند.
دکتر نوریس گفت: «مردم راههای مختلفی برای درک واقعیت خود دارند.»