شایعه اختلاف بین صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی (PIF) و غول مشاوره جهانی PwC، صرفاً یک تغییر و تحول قراردادی نیست، بلکه نشاندهنده یک واقعیت ساختاری عمیقتر است؛ یک تنظیم مجدد سنجیده از رویکرد پادشاهی به کارایی بخش دولتی، بهینهسازی مالی و خوداتکایی استراتژیک.
تغییر سیاست گام به گام
از سال 2019، یک فرمان سلطنتی به نهادهای دولتی دستور داده است تا مشارکت خود را با شرکتهای مشاوره خارجی به میزان قابل توجهی کاهش دهند و چنین مشارکتهایی را فقط در شرایطی محدود مجاز میداند که هیچ ظرفیت داخلی وجود نداشته باشد. این سیاست که واکنشی نیست، بخشی از یک استراتژی ملی بلندمدت است که هدف آن افزایش کارایی و پاسخگویی هزینههای بخش دولتی و سرمایهگذاری در سرمایه فکری ملی است.
در هسته خود، این سیاست منعکسکننده یک تحول گستردهتر در نحوه تعریف ارزش، حاکمیت و پاسخگویی عربستان سعودی در چارچوب نهادی خود است. این تحول ناشی از پیگیری جدی کارایی دولت و بازگشت مالی سرمایهگذاری است. از سال 2017، عربستان سعودی طبق گزارش مجمع کارایی هزینههای دولت در نوامبر 2024، به صرفهجویی تجمعی 1.15 تریلیون ریال سعودی (تقریباً 306.6 میلیارد دلار) در کارایی بخش دولتی دست یافته است. این بخشی از یک تلاش هماهنگ برای بهینهسازی هزینههای دولتی، جلوگیری از نشت مالی و هدایت منابع به سمت اولویتهای ملی با تأثیر بالا است. بخش مشاوره که زمانی ذینفع اصلی هزینههای عمومی بود، از این نظر از بررسی مصون نبوده است.
در واقع، در طول دهه گذشته، شرکتهای مشاوره خارجی نقش برجستهای در شکلدهی برنامههای نوسازی عربستان سعودی ایفا کردهاند. بر اساس گزارشی از Source Global Research، بازار مشاوره این کشور در سال 2024 به 4.3 میلیارد دلار رسید و خود را به عنوان بزرگترین بازار در بین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) تثبیت کرد. شرکتهایی مانند PwC، McKinsey، BCG و دیگران عمیقاً در معماری چشمانداز 2030، از پروژههای بزرگ مانند NEOM، تا تلاشهای بازسازی نهادی در سراسر وزارتخانهها، جای گرفتند. با این حال، سؤالی که به طور فزایندهای در حلقههای سیاستگذاری مطرح میشود، دیگر این نیست که چه کسی مشاوره میدهد، بلکه چه ارزشی ارائه میشود و به چه قیمتی.
آنچه پدیدار شده است، یک رژیم قراردادی مبتنی بر عملکرد است که در آن شهرت جهانی دیگر برای توجیه مشارکت پایدار کافی نیست. پیام پادشاهی به همه فروشندگان خارجی واضح است: اگر کار شما به طور ملموسی تأثیرگذار، از نظر استراتژیک همسو و ریشه در انتقال دانش نباشد، موقعیت شما حفظ نخواهد شد.
این نقطه عطف استراتژیک، چالشهای فرهنگی و اعتباری دیرینه مرتبط با شرکتهای مشاوره بینالمللی را آشکار کرده است. در میان ذینفعان محلی، این یک شوخی آشکار و گویا است که بسیاری از مشاوران خارجی بیشتر بر روی جمعبندی ارائه روز پنجشنبه تمرکز دارند تا اینکه تا روز جمعه بمانند و مشتاقانه منتظر پرواز برای نوشیدن یک نوشیدنی هستند. در حالی که اینها حکایتی هستند، چنین تصوراتی بر نگرانیهای عمیقتری تأکید میکنند که برخی از مشاوران فاقد تعهد بلندمدت، تداوم عملیاتی و حساسیت به اولویتهای محلی هستند. تنظیم مجدد در حال انجام نشاندهنده تمایل به جایگزینی این پویایی معاملاتی با مشارکتهای طولانیمدت و نهادینه شده است که توسط اولویتها و مسئولیتپذیری ملی هدایت میشوند.
تخصص ملی، محتوای محلی، ارزش پایدار
برای نهادینه کردن این تغییر، دولت سعودی یک سیاست سعودیسازی ساختاریافته (ملیسازی بخشهای خاص از طریق سهمیهها) را در بخش مشاوره پیش برده است و از شرکتها میخواهد که استخدام شهروندان سعودی را در عملکردهای مشاوره اصلی خود افزایش دهند. در آوریل 2023، وزارت منابع انسانی و توسعه اجتماعی دستور داد که سعودیها 35 درصد از نقشهای مشاوره را در اختیار داشته باشند، رقمی که در مارس 2024 به 40 درصد افزایش یافت. این فراتر از اصلاحات بازار کار است و یک استراتژی سنجیده برای تقویت سرمایه فکری ملی، جاسازی بینش استراتژیک در مؤسسات محلی و اطمینان از این است که متخصصانی که منافعی در موفقیت پادشاهی دارند، سیاستگذاری آینده را هدایت میکنند.
سعودیسازی بخش مشاوره تنها یک تمرین انطباق نیست، بلکه یک تغییر استراتژیک است که این فرضیه قدیمی و منسوخ را به چالش میکشد که تخصص خارجی ذاتاً برتر است. این تصور هرگز ریشه در فقدان توانایی سعودی نداشت، بلکه در مدلهای قراردادی قدیمی بود که استعدادهای ملی را به نفع برندهای جهانی به حاشیه میراند. امروزه، پادشاهی قصد دارد آن مدل را برچیند و جایگزین کند. عربستان سعودی با پشتیبانی از یک خط لوله آموزشی قوی و یک چارچوب سیاستی طراحی شده برای جاسازی محتوای محلی در عملکردهای استراتژیک، استعدادهای خود را به نقشهای رهبری هدایت میکند تا اطمینان حاصل شود که ارزش کار مشاوره نه تنها ارائه میشود، بلکه از درون نیز توسعه مییابد.
فشار عربستان سعودی برای بومیسازی بخش مشاوره، مبتنی بر قدرت پایگاه استعدادهای ملی رو به رشد و پیچیده آن است. تا سال 2023، 2 میلیون سعودی در آموزش عالی ثبتنام کرده بودند که توسط سرمایهگذاری دولتی 189 میلیارد ریالی (50.4 میلیارد دلار) پشتیبانی میشدند. این سرمایهگذاری نتایجی به همراه دارد و سالانه بیش از 65000 فارغالتحصیل در رشتههای تجارت، مدیریت و حقوق، رشتههای اصلی صنعت مشاوره، فارغالتحصیل میشوند. دادههای وزارت آموزش و پرورش همچنین نشان میدهد که بیش از 38000 دانشجو در سال 2023 مدارکی در رشتههای مرتبط با هوش مصنوعی دریافت کردهاند و تعداد فارغالتحصیلان از سال 2021 با نرخ رشد سالانه بیش از 71.6 درصد افزایش یافته است، که نشاندهنده جایگاه پادشاهی در بخشهای دانشمحور و با مهارت بالا است.
با این حال، علیرغم پیشرفتهای قابل توجه در ملیسازی نیروی کار مشاوره، موانع ساختاری برای تحرک صعودی در شرکتهای بینالمللی فعال در پادشاهی همچنان وجود دارد. در حالی که سهمیههای سعودیسازی با موفقیت حضور عددی متخصصان سعودی را در عملکردهای مشاوره افزایش داده است، دسترسی به نقشهای رهبری، به ویژه در سطوح مدیریتی و شریک، به طور نامتناسبی در بین استعدادهای خارجی متمرکز باقی مانده است. در بین رهبری شرکتها، شناخت روزافزونی از نیاز به بومیسازی اختیارات تصمیمگیری وجود دارد. با این حال، مسیرهای پیشرفت همچنان توسط سلسله مراتب داخلی و پویایی سازمانی مبهم اداره میشوند که اغلب توسط سیاستهای شرکتی خارجی به جای عملکرد و همسویی با سیاستهای محلی شکل میگیرند. در نتیجه، اگرچه اتباع سعودی به طور فزایندهای در این شرکتها حضور دارند، اما توانایی آنها برای صعود به نقشهای استراتژیکی که جهتگیری شرکت و تعامل با مشتری را شکل میدهند، محدود باقی مانده است.
این گسستگی یک چالش بلندمدت را ارائه میدهد: بومیسازی واقعی را نمیتوان صرفاً با برآورده کردن سهمیههای سعودیسازی محقق کرد. شرکتهای مشاوره باید به طور فعال متخصصان سعودی را برای رهبری، تأثیرگذاری و تغییر شکل چشمانداز مشاوره از درون توانمند کنند. در حالی که سیاستهای سعودیسازی این تغییر را آغاز کرده است، اکنون بر عهده شرکتهای مشاوره است که نیاز به تغییر ساختاری عمیقتر را تشخیص داده و بر اساس آن عمل کنند. با گذشت زمان، خواستههای مبتنی بر سیاست برای افزایش بومیسازی احتمالاً سختگیرانهتر خواهند شد و شرکتها را مجبور میکنند نه تنها در سطح ورودی، بلکه در تمام موقعیتهای رهبری و تصمیمگیری خود سازگار شوند.
چرخش عربستان سعودی نباید به عنوان رد تخصص بینالمللی تلقی شود، بلکه یک تنظیم مجدد انتظارات و پاسخگویی است. شرکتهای مشاوره خارجی همچنان نقش دارند، اما تنها زمانی که بتوانند ارزش خود را ثابت کنند. پادشاهی خود را به روی جهان نمیبندد، بلکه عرصه را برای کسانی که آماده هستند با اولویتهای استراتژیک پادشاهی همسو شوند و در عین حال مسئولیتپذیری را حفظ کنند، گسترش میدهد.
بنابراین، داستان واقعی این نیست که چه کسی در حال خروج است، بلکه چه کسی در حال ارتقا برای رسیدن به این استاندارد است.