همسرم همیشه پرحرف بوده است. در اوایل ازدواجمان، او را سرگرمکننده میدانستم، اما حالا - بعد از 20 سال - این موضوع اعصابم را خرد میکند. از زمان همهگیری، او از خانه کار میکند، بنابراین فکر میکنم او تنها است و به اندازه کافی با دوستان یا همکارانش وقت نمیگذراند. وقتی به خانه میآیم، سیل اطلاعات به سویم روانه میشود. از این گذشته، وقتی من حرفی برای گفتن دارم، احساس نمیکنم که او به خوبی به من گوش میدهد.
بیمار جدیدی این نگرانیها را برای من توضیح داد. او برای کار بر روی قاطعیت بیشتر به رواندرمانی آمده بود، بنابراین خوشحال شدم که او میخواست با سلطه مکالمهای شریک زندگیاش مقابله کند، و من نسبت به ظرافتی که ممکن است نیاز داشته باشد، همدلی داشتم.
افرادی که بیش از حد صحبت میکنند میتوانند قصهگوهای سرگرمکنندهای باشند اما به راحتی به افراد خودمحور و خستهکننده تبدیل میشوند. به نظر میرسد که آنها در مورد همه چیز نظر دارند، نمیتوانند برای نفس کشیدن متوقف شوند یا به نظر میرسد که شیفته صدای خود هستند.
برای مقابله، شنوندگان خسته تظاهر به توجه میکنند، از عصبانیت میجوشند یا از اجتناب تاکتیکی استفاده میکنند. اما استراتژیهای بهتری وجود دارد.
چرا مردم زیاد صحبت میکنند
ذهن ما طوری طراحی شده است که خودمحور باشد، آلیسون وود بروکس، دانشیار مدیریت بازرگانی در مدرسه بازرگانی هاروارد، اخیراً برای من توضیح داد. بروکس، نویسنده کتاب "صحبت: علم گفتگو و هنر بودن خودمان"، گفت: "خودافشایی در مغز ما به اندازه خوردن شکلات یا داشتن رابطه جنسی احساس خوبی دارد."
به گفته او، برای بسیاری، "این نیرویی است که مبارزه با آن سخت است."
همچنین، افراد پرحرف اغلب به دلیل توانایی خود در اطلاعرسانی و سرگرم کردن پاداش میگیرند.
در حالت حاد، پرحرفی ممکن است ناشی از یک بیماری جدی روانی یا عصبی مانند ADHD (اختلال نقص توجه و بیشفعالی)، اوتیسم (درخودماندگی) یا اختلال دوقطبی باشد. افراد طولانیمدت نیز ممکن است با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم کنند و برای مقابله با عصبی بودن، خودباوری یا نگرانیهای اجتماعی، فضا را با حرف پر کنند.
اگر شما نیز مانند بیمار من میخواهید چتربازان زندگی خود را بهتر مدیریت کنید، این اقدامات را در نظر بگیرید.
به درون نگاه کنید
اگر به نظر میرسد که افراد پرحرف را جذب میکنید، در مورد این پویایی کنجکاو شوید. مانند بیمار من، ممکن است در قاطع بودن مشکل داشته باشید و گوش دادن را آسانتر از قطع کردن صحبت بدانید.
برخی از افراد نیز از افشای نظرات و افکار خود میترسند و ترجیح میدهند شخص دیگری مکالمه را اداره کند. دیگران ممکن است شنوندگان خوبی باشند که مردم به سمت هاله توجه آنها جذب میشوند. اگر هر یک از این موارد برایتان آشنا به نظر میرسد، تعیین مرزها (یا یافتن دوستانی که بهتر نوبت میگیرند) میتواند به رشد شخصی شما کمک کند.
همدلی داشته باشید
افراد پرحرف همیشه نمیتوانند خودشان را کنترل کنند، بنابراین سعی کنید در پرداختن به این موضوع با آنها صبور باشید. به فرد پرحرف به عنوان داشتن یک عادت عصبی یا یک نقطه کور فکر کنید، و به یاد داشته باشید که خودمحور بودن طبیعت انسان است.
صادق باشید
وقتی فرد پرحرف شریک زندگی، فرزند یا دوست نزدیک شما است، یک بیانیه مستقیم ارائه دهید مانند: "میدانم که دوست داری نظرات و ایدههای خود را به اشتراک بگذاری، اما فکر میکنم گاهی اوقات مردم را آزار میدهی."
اگر این خیلی تند به نظر میرسد، چیزی شبیه به این را امتحان کنید: "تو یک قصهگوی عالی هستی، اما فکر میکنم از پرسیدن سوالات سود خواهی برد. میتوانی از این طریق چیزهای زیادی یاد بگیری."
سپس توضیح دهید که تحقیقات به طور مداوم نشان میدهد افرادی که سوالات خوبی میپرسند، بیشتر مورد قدردانی شرکای مکالمه خود قرار میگیرند.
موقعیتمحور باشید
من به بیمارم آموزش دادم که ابتدا به دانلود اطلاعات همسرش در پایان روز بپردازد. او به او گفت: "هی، میدانم که در پایان روز چیزهای زیادی برای گفتن به من داری، اما بهروزرسانیهای تو طولانی است و من شروع به پرت شدن حواسم میکنم. چه میشد اگر نوبتی به هم اطلاعات میدادیم؟"
از آنجا، با گذشت زمان، او توانست در مورد موقعیتهای دیگری صحبت کند که در آن احساس میکرد همسرش بیش از حد صحبت میکند و خیلی کم گوش میدهد.
از طنز استفاده کنید
اگر با فرد پرحرف صمیمی هستید، مقداری شوخطبعی را امتحان کنید. "وای، تو چیزهای زیادی برای گفتن در مورد آن داری!" یا، "فکر میکنم تو فقط 7.5 دقیقه بدون مکث صحبت کردی."
الگو را در زمان واقعی نشان دهید، قبل از اینکه به یک الگوی قدیمی و بیاثر مانند بیتوجهی یا فرار تکیه کنید.
آزمون بدهید
در گردهمایی بعدی خود با یک دوست وراج، مقیاس Talkaholic را بیرون بیاورید و پیشنهاد دهید که با هم آزمون بدهید. میتوانید آن را با این مقدمه شروع کنید: "هی، بیایید متوجه شویم کدام یک از ما پرحرفتر است."
این مقیاس 16 سؤالی در سال 1993 توسط ویرجینیا پک ریچموند و جیمز مککراسکی، زمانی که آنها استادان مطالعات ارتباطات در دانشگاه ویرجینیای غربی بودند، برای شناسایی افراد پرحرف اجباری ایجاد شد.
یک موضوع جدید را معرفی کنید
افراد پرحرف میتوانند درگیر شوند. با وارد کردن چیزی جدید و آبدار به مکالمه به آنها کمک کنید. در حالی که ممکن است گستاخانه به نظر برسد، میتواند به دوست پرحرف شما کمک کند تا از نیاز مضطرب خود برای پر کردن سکوت خلاص شود و گفتگوی بهتری ایجاد کند.
از پریدن به یک موضوع کاملاً جدید خجالت نکشید - احتمالاً تعامل را بسیار جالبتر میکند و به شما احساس عاملیت بیشتری در مکالمه میدهد.
به آنها کمک کنید تا با ظرافت خارج شوند
اگر میخواهید با ادب به مکالمه پایان دهید، یک کمک مکالمهای ارائه دهید مانند: "باشه، به نظر میرسد که شما میگویید [یک خلاصه در اینجا وارد کنید]..."
اگر آنها در مورد یک موضوع احساسی مانند جدایی اخیر یا رفتار بد رئیس خود صحبت میکنند، امتحان کنید، "میدانم این ناراحتکننده است، میتوانم به شما بازخورد بدهم؟" یا اگر میخواهید از مکالمه خارج شوید، "متاسفم که در حال مبارزه هستید."
یک توقف سخت ایجاد کنید
برخی از افراد مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، بیش از حد صحبت میکنند. با دادن محدودیت زمانی به آنها، از قبل اقدام کنید: "خوشحالم که صحبت میکنم، اما فقط 15 دقیقه وقت دارم، سپس باید به یک تماس دیگر/انجام کاری/پیادهروی سگ بروم."
دور شوید
شما همیشه میتوانید یک فوریت را اختراع کنید. رفتن به حمام، بازدید از بار یا نیاز فوری به پاسخ دادن به یک متن راههای خوبی برای خروج از یک تبادل یک طرفه هستند.
افراد پرحرف میتوانند جذاب و سرگرمکننده باشند. یادگیری تعیین مرزها به شما کمک میکند تا از بهترینهای آنها لذت ببرید و در عین حال یک پویایی سالمتر و کمتر پر از رنجش ایجاد کنید.
لزلی آلدرمن یک رواندرمانگر مقیم بروکلین است.
ما از نظرات شما در مورد این ستون در [email protected] استقبال میکنیم.