دونالد ترامپ، در حالی که پشت میز ریاست جمهوری خود نشسته بود، در ۳۱ مارس درباره همه چیز، از فروش غیرقانونی بلیط گرفته تا احتمال دور سوم ریاست جمهوری، صحبت کرد. کید راک، نوازنده و دوست قدیمی او، با لباسی با طرح پرچم آمریکا در کنارش ایستاده بود. در میان صحبتهایش، اشاره آقای ترامپ به دوست دیگرش، کیم جونگ اون، دیکتاتور کره شمالی، به راحتی میتوانست از دست برود. او گفت: «من با او رابطه فوقالعادهای داشتم. یک آدم بسیار باهوش.»
آقای ترامپ تاکنون تلاشهای دیپلماتیک خود را بر اوکراین و خاورمیانه متمرکز کرده است. اما کره شمالی به عنوان یک کار ناتمام از دوره اول ریاست جمهوری او خودنمایی میکند. آقای ترامپ گفت: «ارتباط وجود دارد. احتمالاً در مقطعی کاری انجام خواهیم داد.» رویکردی تازه به کره شمالی به شدت مورد نیاز است. اما یک رویکرد نسنجیده خطر ایجاد یک بحران گستردهتر در شرق آسیا را به همراه دارد.
آقای ترامپ و آقای کیم قبلاً سه بار با یکدیگر دیدار کردهاند. اولین اجلاس آنها در سنگاپور در تابستان ۲۰۱۸، اولین دیدار بین رهبران آمریکا و کره شمالی بود. اما نشست بعدی در هانوی در بهار سال بعد به طرز چشمگیری از هم پاشید. آخرین ملاقات در منطقه غیرنظامی بین کره شمالی و جنوبی تصاویری خیرهکننده ایجاد کرد، اما هیچ پیشرفتی حاصل نشد. یک دیپلمات کره شمالی که اخیراً فرار کرده است، میگوید یکی از مقامات ارشد که سازماندهنده مذاکرات بود، زندانی و دیگری اعدام شد.
چرا اجلاس هانوی از هم پاشید؟ این دو رهبر با انتظارات ناهماهنگ آمده بودند. آقای کیم تعطیلی تأسیسات اصلی توسعه تسلیحات هستهای خود، یونگبیون (Yongbyon)، را در ازای کاهش تحریمها پیشنهاد کرد. آقای ترامپ بر خلع سلاح کامل اصرار داشت. هر دو مرد فکر میکردند که میتوانند اختلافات را از طریق نیروی شخصیت خود حل کنند و از آمادهسازی در سطح کارشناسی اجتناب کردند. مون جائه این، رئیسجمهور وقت کره جنوبی، نیز این باور را در آقای کیم تقویت کرد که آقای ترامپ یک پیشنهاد محدود را میپذیرد. آقای ترامپ ممکن بود مایل باشد، اما مقامات ارشد دولت او با آن مخالفت کردند. آقای مون، طرفدار تعامل با شمال، در خاطرات خود نوشت: «ما نتوانستیم تا بالای قله برویم، اما آن را دیدیم.»
این بار جاده منتهی به قله متفاوت به نظر میرسد. آقای کیم در موقعیت قویتری شروع میکند. کره شمالی زرادخانه هستهای بسیار بزرگتری نسبت به سال ۲۰۱۸ دارد. این کشور در سه سال از ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ موشکهای بیشتری را آزمایش کرد تا در سه دهه قبل از اولین دیدار آقای ترامپ و آقای کیم. حمله روسیه به اوکراین، که سهم خود از زرادخانه هستهای شوروی را در ازای تضمینهای امنیتی مبهم در سال ۱۹۹۴ واگذار کرد، تنها عزم آقای کیم را برای حفظ سلاحهای هستهای خود تقویت میکند. آن جنگ منجر به مشارکتی با روسیه شده است که به آقای کیم کمک میکند تا تحریمهای تحت رهبری آمریکا را پشت سر بگذارد.
آقای ترامپ، به نوبه خود، آزادتر خواهد بود تا مسیر خود را ترسیم کند. دیگر دستیارانی مانند جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق، که به دنبال هدایت رئیسجمهور در مسیرهای مرسومتر بودند، حضور ندارند. متحدان در منطقه این بار حرف کمتری برای گفتن خواهند داشت: کره جنوبی در پی استیضاح یون سوک یول، رئیسجمهور سابق رسوا شده، در یک بحران سیاسی فرو رفته است. آبه شینزو، نخستوزیر سابق ژاپن، بر آقای ترامپ نفوذ داشت، اما رهبر فعلی آن، ایشیبا شیگرو، چنین نفوذی ندارد.
آمریکا رسماً مصمم به برچیدن کامل برنامه هستهای کره شمالی است. اما آقای ترامپ ثابت کرده است که مایل است بسیاری از اصول سیاست خارجی آمریکا را کنار بگذارد. او قبلاً کره شمالی را به عنوان یک «قدرت هستهای» خطاب کرده است و به تمایل به پذیرش آن به عنوان یک کشور هستهای اشاره میکند.
اجلاسی که بدون توافق به پایان برسد، آقای کیم را تلختر میکند. اما خطر بزرگتر این است که آقای ترامپ یک توافق بد را بپذیرد. به عنوان مثال، آقای کیم میتواند پیشنهاد دهد که موشکهای بالستیک قارهپیما خود را برچیند. این امر تا حد زیادی تهدید به سرزمین اصلی آمریکا را از بین میبرد و به آقای ترامپ اجازه میدهد ادعا کند که او آمریکا را دوباره امن کرده است. ممکن است برای او مهم نباشد که کره جنوبی و ژاپن، متحدان آمریکا در منطقه، همچنان با تهدید موشکهای کوتاهبرد و میانبرد کره شمالی روبرو خواهند بود.
یا آمریکا و کره شمالی میتوانند توافق کنند که اعلامیهای صادر کنند که به طور رسمی به جنگ کره که به مدت ۷۰ سال با آتشبس متوقف شده است، پایان دهد. آقای ترامپ میتواند از آن برای تقویت مبارزات انتخاباتی خود برای دریافت جایزه صلح نوبل استفاده کند. کره شمالی ممکن است پیشنهاد کند که در چنین وضعیتی، آمریکا دیگر نیازی به نیروهایی که در کره جنوبی مستقر کرده است، ندارد. آقای ترامپ، که مدتهاست از خروج این نیروها صحبت کرده است، ممکن است موافقت کند. یک بحران مزمن در شبهجزیره کره میتواند با یک بحران حاد جایگزین شود.