تانک‌های ارتش اسرائیل در ۱۸ مارس در موقعیتی در جنوب اسرائیل در امتداد حصار مرزی با شمال نوار غزه
حرکت می‌کنند. مناخم کاهانا/خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایمیجز
تانک‌های ارتش اسرائیل در ۱۸ مارس در موقعیتی در جنوب اسرائیل در امتداد حصار مرزی با شمال نوار غزه حرکت می‌کنند. مناخم کاهانا/خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایمیجز

جنگ قدیمی در غزه به پایان رسید و جنگ جدیدی در راه است

تاکتیک‌های اسرائیل تغییر کرده و اهداف آن نیز تغییر کرده است.

جنگ قدیمی در غزه به پایان رسید و جنگ جدیدی در راه است

حمله جت‌های اسرائیلی به بیت لاهیا، رفح، نصیرات و المواسی در ماه گذشته، که منجر به کشته شدن حدود ۴۰۰ فلسطینی شد، به نظر می‌رسید از سرگیری جنگی است که در غزه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) آغاز شده بود. در آن روز، شبه‌نظامیان تحت رهبری حماس به اسرائیل حمله کردند و ۱۲۰۰ نفر را کشتند. دو طرف در ماه ژانویه به توافق آتش‌بس دست یافته بودند که شامل آزادی برخی از گروگان‌های اسرائیلی می‌شد؛ اما این آتش‌بس تنها چند هفته دوام آورد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، حمله جدید را به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن حماس برای آزادی باقی‌مانده گروگان‌ها توصیف کرد. او در یک سخنرانی تلویزیونی در ۱۸ مارس گفت: «از این به بعد، مذاکرات تنها تحت آتش انجام خواهد شد.»

اما با گذشت سه هفته از درگیری، مشخص شده است که اسرائیل اکنون جنگ متفاوتی را با اهداف و تاکتیک‌های متفاوت به پیش می‌برد؛ آنقدر متفاوت که شاید بهتر باشد ژانویه را پایان جنگ اول اسرائیل در غزه بدانیم که در پی ۷ اکتبر آغاز شد و حمله مارس را آغاز جنگ دوم. نتانیاهو اخیراً در این مورد گفت که «این تازه شروع کار است»، و این بدان معناست که این جنگی برای کسب دستاوردهای تاکتیکی قبل از از سرگیری مذاکرات نیست، بلکه چیز بزرگ‌تری است.

حمله وحشتناک ۷ اکتبر، پس از ماه‌ها اختلاف عمیق بر سر طرح اصلاحات قضایی دولت، اسرائیلی‌ها را در سراسر طیف سیاسی متحد کرد. انگیزه‌های جنگ متعدد بود: نجات ۲۵۰ گروگانی که توسط حماس اسیر شده بودند، بازگرداندن بازدارندگی اسرائیل و انتقام از حماس. اما حمایت از جنگ تقریباً همگانی بود. بسیاری از نیروهای ذخیره حتی قبل از فراخوانده شدن، برای انجام وظیفه حاضر شدند.

با طولانی شدن جنگ در ۱۷ ماه بعد، اشتیاق به جنگ کاهش یافت، به ویژه زمانی که مشخص شد بیشتر گروگان‌ها را نمی‌توان در عملیات نجات نظامی یا در نتیجه فشار مستمر بر حماس آزاد کرد. اما اسرائیل تصویر خود را به عنوان کشوری که تنها با خطر بسیار زیاد می‌توان به آن حمله کرد، بازسازی کرده است. حملات و عملیات آن، حماس در غزه، حزب‌الله در لبنان و توانایی‌های نظامی ایران را تضعیف کرده است.

اما این برای نتانیاهو و متحدان راست افراطی او کافی نبوده است. به گفته بسیاری از تحلیلگران، نخست‌وزیر جنگ را به عنوان راهی مفید برای منحرف کردن افکار عمومی از شکست‌های دولت خود و محاکمه جنایی مداوم خود می‌بیند. مهم‌تر از آن، احزاب راست افراطی در ائتلاف نتانیاهو جنگ را ابزاری برای دستیابی به رویای خود مبنی بر اسکان مجدد نوار غزه می‌دانند، منطقه‌ای که اسرائیل در سال ۲۰۰۵ از آن خارج شد. آن‌ها تهدید کرده‌اند که اگر جنگ پایان یابد، دولت را سرنگون خواهند کرد. نتانیاهو عمدتاً به دلیل فشار دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آینده ایالات متحده، با آتش‌بس در ماه ژانویه موافقت کرد.

این جنگ دوم در غزه به اندازه جنگ اول محبوبیت ندارد. نظرسنجی‌ای که در اواخر ماه مارس توسط مؤسسه مطالعات امنیت ملی مستقر در تل‌آویو انجام شد، نشان داد که تنها ۲۸ درصد از مردم از جنگ زمینی در غزه از نوعی که اکنون در جریان است، حمایت می‌کنند (۲۹ درصد دیگر تنها از حملات هوایی حمایت می‌کنند)، در حالی که ۳۷ درصد با از سرگیری جنگ به طور کلی مخالفند. بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان فکر می‌کنند که نتانیاهو به دلایل سیاسی جنگ را دوباره آغاز کرده است. ارتش تاکنون از صدور دستور فراخوان گسترده نیروهای ذخیره خودداری کرده است. بر اساس گزارش Haaretz، بسیاری از نیروهای ذخیره به فرماندهان خود گفته‌اند که اگر دستور دریافت کنند، برای انجام وظیفه حاضر نخواهند شد. این مقاومت تنها به دلیل مخالفت با جنگ یا بی‌اعتمادی به دولت نیست. فراخوان‌های مکرر زندگی بسیاری از نیروهای ذخیره را مختل کرده و مانع از پیشرفت شغلی یا تجارتی آن‌ها شده است.

جنگ دوم در غزه به جای جنگ مردمی، یک جنگ سیاسی و ایدئولوژیک است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مردم به طور قاطع از تلاش‌ها برای بازگرداندن گروگان‌ها به خانه حمایت می‌کنند، بنابراین نتانیاهو بر این موضوع به عنوان یک هدف تأکید می‌کند. او با لباس‌هایی در انظار عمومی ظاهر می‌شود که توسط افرادی پوشیده می‌شود که با گروگان‌ها و خانواده‌هایشان ابراز همبستگی می‌کنند. اما از سرگیری جنگ برای او عمدتاً به معنای حفظ ائتلاف خود است.

در همین حال، شرکای راست افراطی نتانیاهو در حال طرح‌ریزی برای غزه‌ای بدون فلسطینی‌ها هستند؛ حداقل با رضایت ضمنی نخست‌وزیر. اندکی پس از آغاز مجدد جنگ، کابینه امنیتی با ایجاد دفتری «برای آماده‌سازی و تسهیل جابجایی ایمن و کنترل‌شده ساکنان غزه که مایل به نقل مکان داوطلبانه به کشورهای ثالث هستند» موافقت کرد. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی راست افراطی اسرائیل، تخمین زد که اگر دفتر جدید بتواند لجستیک پیچیده مربوطه را حل کند، می‌تواند غزه را در عرض یک سال از ۲ میلیون نفر ساکن آن خالی کند.

بی‌تفاوتی نتانیاهو به نتیجه و تضاد آن با الزامات ایدئولوژیک شرکای راست افراطی او در ائتلاف، در جلسه اخیر کابینه آشکار شد. به گفته آموس هارل، تحلیلگر نظامی Haaretz، هنگامی که وزیران از او پرسیدند که او در نهایت امیدوار است در جنگ تجدید شده به چه چیزی دست یابد، نتانیاهو ظاهراً چیزی در مورد کنسرسیومی از کشورهای عربی برای مدیریت غزه پس از شکست حماس زمزمه کرد. اوریت استروک، وزیر شهرک‌سازی از حزب صهیونیسم مذهبی، پاسخ داد: «اما غزه متعلق به ماست، بخشی از سرزمین اسرائیل است. شما آن را به اعراب خواهید داد؟» نتانیاهو پاسخ داد: «پس شاید یک دولت نظامی در آنجا وجود داشته باشد. همه نوع احتمالات وجود دارد.»

یا نه. جنگ اول در غزه به گونه‌ای انجام نشد که رویای فتح و شهرک‌سازی راست افراطی را تسهیل کند. در زمان ریاست ستاد ارتش هرتزی هالوی، ارتش از اشغال مناطق وسیعی از غزه برای مدت طولانی خودداری کرد. سیاست این بود که با چند استثنا، به یک منطقه خاص حمله شود، جنگجویان و زیرساخت‌های حماس از بین بروند و عقب‌نشینی شود؛ و تنها زمانی بازگردد (همانطور که اغلب اتفاق می‌افتاد) که حماس دوباره حضور خود را برقرار کند. هالوی معتقد بود که تنها راه شکست واقعی حماس، جایگزینی آن با یک مرجع حکومتی دیگر است. تلاش نتانیاهو برای پیروزی کامل یک خیال بود. در پایان جنگ اول، حماس یک نیروی از بین رفته بود، اما نتانیاهو اطمینان حاصل کرد که با تدوین برنامه‌ای برای آینده پس از جنگ غزه، راست‌گرایان را ناراحت نکند.

هالوی در آغاز ماه مارس تحت فشار دولت نتانیاهو استعفا داد. جانشین او، ایال ضمیر، ایده‌های دیگری در مورد نحوه جنگیدن دارد. او می‌خواهد ده‌ها هزار سرباز را در این منطقه مستقر کند، مناطق وسیعی از آن را برای مدت طولانی اشغال کند، توزیع کمک‌های بشردوستانه را کنترل کند (به عنوان وسیله‌ای برای تضعیف حکومت حماس) و غیرنظامیان را در مناطق کوچک بشردوستانه محدود کند. هدف او شکست نظامی حماس است.

ضمیر تاکنون استراتژی خود را به طور کامل اجرا نکرده است، شاید به این دلیل که فراخوان گسترده نیروهای ذخیره که مستلزم آن است، با مقاومت مواجه شود. با این وجود، از این هفته، ارتش حدود نیمی از غزه را اشغال کرده است، بیشتر در یک منطقه حائل گسترده در امتداد مرز، بلکه در دو راهرو شرقی-غربی که این منطقه را به سه قسمت تقسیم می‌کنند. به گفته سازمان ملل، حدود ۳۹۰۰۰۰ نفر از ۲ میلیون نفر ساکن غزه آواره شده‌اند و کمک‌های بشردوستانه به این منطقه متوقف شده است. اسرائیل بدون محدودیت‌های اعمال شده توسط دولت بایدن، برای جلوگیری از کشتار غیرنظامیان تحت فشار کمتری قرار دارد، همانطور که حمله آن به یک کاروان پزشکی در ۲۳ مارس نشان داد. حماس حداقل مقاومت را نشان می‌دهد: در سه هفته از جنگ دوم، هیچ سرباز اسرائیلی کشته نشده است و حملات موشکی حماس به اسرائیل به تعداد انگشت شماری از رگبارهای کوچک محدود شده است.

ضمیر به داشتن خیالات مسیحایی راست‌گرایان افراطی مبنی بر الحاق غزه و اسکان آن با شهرک‌نشینان شناخته نمی‌شود، اما در حال ایجاد زمینه‌ای است که ممکن است به آن‌ها اجازه دهد به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانند. هنگامی که ارتش به اندازه کافی کنترل غزه یا حتی فقط بخش‌هایی از آن را به دست آورد، شهرک‌نشینان با کمک وزرای کابینه که حامی آن‌ها هستند، می‌توانند به غزه راه پیدا کنند. با وخیم شدن شرایط زندگی فلسطینی‌ها، بسیاری می‌توانند غزه را ترک کنند و اسکان اسرائیلی‌ها در این منطقه را آسان‌تر کنند.

در طول جنگ اول، برخی از دروازه‌بانان اسرائیلی به عنوان محدودکننده‌ای بر دولت عمل می‌کردند، از جمله مقامات ارشد امنیتی. اما نتانیاهو موفق شده است هالوی و یوآو گالانت، وزیر دفاع سابق را کنار بگذارد. او اکنون مصمم است که خود را از شر رئیس شین بت، رونن بار خلاص کند. در همین حال، اپوزیسیون سیاسی ضعیف و متفرق است و جنبش اعتراضی علیه جنگ نتوانسته است جایگاهی کسب کند.

این موضوع آینده را در دستان ترامپ قرار می‌دهد. او تاکنون هیچ اعتراضی به جنگ دوم اسرائیل نداشته است. اما رئیس‌جمهور می‌تواند در سیاست‌ها و استراتژی‌های خود متناقض باشد و اهداف دیگری نیز دارد که با جنگ ابدی اسرائیل همخوانی ندارد (به ویژه دستیابی به توافق احتمالی با عربستان سعودی که قصد دارد ماه آینده از آن بازدید کند). ترامپ این هفته در حالی که نتانیاهو از واشنگتن بازدید می‌کرد، گفت: «من مایلم شاهد توقف جنگ باشم. و فکر می‌کنم جنگ در مقطعی متوقف خواهد شد که در آینده خیلی دور نخواهد بود. در حال حاضر، ما مشکلی با گروگان‌ها داریم. ما در تلاشیم تا گروگان‌ها را آزاد کنیم.»

اما به نظر نمی‌رسد اولویت‌های نتانیاهو با ترامپ همسو باشد. برای او، این جنگ دوم به معنای بقای سیاسی است و برای اسموتریچ و راست افراطی، به معنای تحقق برنامه‌های خدا است.