آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، و مراکز قدرت تندرو در اطراف او برای حداقل سه دهه سرسختانه در برابر اصلاحات ساختاری مقاومت کرده‌اند. © Wael Hamzeh/EPA-EFE/Shutterstock
آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، و مراکز قدرت تندرو در اطراف او برای حداقل سه دهه سرسختانه در برابر اصلاحات ساختاری مقاومت کرده‌اند. © Wael Hamzeh/EPA-EFE/Shutterstock

جنگی که جمهوری اسلامی ایران را دگرگون خواهد کرد

حتی بدون سرنگونی رژیم، حملات اسرائیل و ایالات متحده قرار است تغییرات گسترده‌ای در ایران به ارمغان آورد که رقیب انقلاب ۱۳۵۷ خواهد بود.

معترضان در ایران پوسترهایی از آیت‌الله خمینی، رهبر مذهبی و سیاسی خود را در جریان انقلاب ۱۹۷۸-۱۹۷۹ که به سرنگونی سلطنت انجامید، حمل می‌کنند.
آیت‌الله روح‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، سیستمی با رئیس‌جمهور و پارلمان منتخب بنا نهاد. © Keystone/Getty Images
© Keystone/Getty Images
یک زن ایرانی در جریان راهپیمایی ضد اسرائیلی در تهران، عکسی از آیت‌الله علی خامنه‌ای را در دست دارد.
زنی در جریان راهپیمایی ضد اسرائیلی در تهران، عکسی از آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، را در دست دارد. © Abedin Taherekenareh/EPA-EFE/Shutterstock
© Abedin Taherekenareh/EPA-EFE/Shutterstock
تصویری از سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در تهران، که در میان مقامات ارشد امنیتی کشته شده در اولین روز حملات اسرائیل بود.
تصویری از سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در تهران، که در میان شمار زیادی از مقامات ارشد امنیتی ایران بود که در اولین روز حملات اسرائیل کشته شدند. © Atta Kenare/AFP/Getty Images
© Atta Kenare/AFP/Getty Images

در عرض چند ساعت پس از برقراری آتش‌بس شکننده بین اسرائیل و ایران، جمهوری اسلامی که از ۱۲ روز حملات بی‌وقفه هوایی زخم‌خورده و آسیب‌دیده بود، ادعای «پیروزی» کرد.

برای رژیم، صرفاً بقا در برابر حملات اسرائیل – و اجتناب از جنگی ویرانگرتر با ایالات متحده در حالی که به مقابله به مثل ادامه می‌داد – معیار پیروزی بود.

پدافند هوایی ایران تا حد زیادی منهدم شد، بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی کشته شدند و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، بارها از ایرانیان خواست تا قیام کنند. او همچنین تهدید به ترور آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، کرد.

با این حال، حتی بدون سرنگونی رژیم یا رهبر آن، یورش نظامی می‌تواند ایران را عمیقاً دگرگون سازد – ضعف‌های آن را آشکار کرده و آنچه برخی ناظران استدلال می‌کنند می‌تواند مهم‌ترین تغییرات از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ باشد را به حرکت درآورد.

محمدصادق جوادی‌حصار، سیاستمدار اصلاح‌طلب و زندانی سیاسی سابق، که تردید کمی به دوام نظام سیاسی دارد، گفت: «جمهوری اسلامی ایران پس از این جنگ، دوباره متولد خواهد شد، بسیار متفاوت از آنچه پیش از جنگ بود.»

وی افزود: «نامش تغییر نخواهد کرد، اما شیوه آن دگرگون خواهد شد.»

برای حداقل سه دهه، خامنه‌ای و مراکز قدرت تندرو در اطراف او سرسختانه در برابر اصلاحات ساختاری مقاومت کرده‌اند و به‌طور سیستماتیک خواسته‌های فزاینده جمعیت جوان سرخورده در جامعه‌ای که روزبه‌روز سکولارتر می‌شود را سرکوب کرده‌اند.

با افزایش سرخوردگی از رژیم طی دو دهه گذشته، رهبری تمام تلاش خود را برای خنثی کردن یا به تأخیر انداختن اصلاحات در سیاست‌های داخلی و خارجی به کار گرفته است.

مقامات به حداقل چهار قیام بزرگ از سال ۲۰۰۹ با سرکوب‌های وحشیانه، زندان و کشتار صدها فعال و شهروند پاسخ داده‌اند. آنها تغییراتی مانند عدم اجرای قانون اجباری حجاب برای زنان را تنها به عنوان یک اقدام عمل‌گرایانه برای کاهش تنش‌ها پذیرفته‌اند.

با وجود این، بسیاری از ایرانیان – از جمله مخالفان سرسخت رژیم – در طول این درگیری، سرخوردگی‌های دیرینه خود را از رهبری تئوکراتیک کنار گذاشتند و حس میهن‌پرستی در زمان جنگ غالب شد.

اما به گفته تحلیلگران، پیامدهای تکان‌دهنده حملات ویرانگر اسرائیل به این معنی است که تغییر مسیر اکنون اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

ولی نصر، استاد دانشکده مطالعات بین‌المللی پیشرفته جان هاپکینز در واشنگتن، گفت: «حتی اگر به نام باقی بماند، مانند چین که هنوز [توسط] حزب کمونیست چین اداره می‌شود، دیگر همان نخواهد بود. بنابراین، فکر می‌کنم زمان دقیق یا رهبری دقیق مشخص نیست، اما به نظرم ما در آستانه آن هستیم.»

یکی از افراد نزدیک به رژیم اعتراف کرد که ایران «به دلیل نفوذ، دچار شکست‌های اطلاعاتی جدی شده است.»

او با تمجید از توانایی موشکی ایران افزود: «ما بسیاری از شخصیت‌های ارشد را از دست دادیم، اما هیچ‌کس غیرقابل جایگزینی نیست. آنچه مهم است نهادها هستند، نه افراد. ایران از نظر نظامی قوی‌تر ظاهر خواهد شد و اقدامات امنیتی خود را با قاطعیت تقویت خواهد کرد.»

پیش از جنگ، موضوع غالب در سیاست ایران که تصمیمات سیاست خارجی را نیز تحت تأثیر قرار می‌داد، جانشینی قریب‌الوقوع خامنه‌ای ۸۶ ساله و تغییراتی بود که ممکن بود به همراه داشته باشد.

او طولانی‌ترین دوره رهبری را در خاورمیانه دارد و از سال ۱۳۶۸ در قدرت است. اهداف اصلی او بقای جمهوری و انتقال آرام قدرت به رهبر بعدی پس از مرگش بوده است.

فرد نزدیک به رژیم گفت که اگر خامنه‌ای کشته می‌شد، جانشینش «در عرض دو ساعت» سکان را به دست می‌گرفت – و افزود که بقای جمهوری اسلامی به خطر نمی‌افتاد.

اما نصر، نویسنده کتاب «راهبرد کلان ایران: تاریخ سیاسی»، گفت که «گذار عمده‌ای» که ایران در انتظار آن بود در صورت مرگ خامنه‌ای، اکنون سرعت بیشتری خواهد گرفت.

او گفت: «جنگ آن را تسریع کرده است زیرا جمهوری را در آستانه فروپاشی قرار داده و به شدت آسیب‌پذیر است.»

پیامدهای این جنگ می‌تواند بر روند جانشینی تأثیر بگذارد. مسیر آینده رژیم در غیاب خامنه‌ای همیشه محل بحث بوده است – اینکه آیا نظامی‌تر و عمل‌گراتر می‌شود، یا بر ایدئولوژی بیشتر تأکید می‌کند، یا به سمت اصلاحات حرکت خواهد کرد.

اگرچه هیچ جانشینی برای خامنه‌ای معرفی نشده است، اما پسرش، مجتبی، در غیاب دیگر نامزدهای واضح، پیشتاز محسوب می‌شد. اما تحلیلگران می‌گویند جنگ می‌تواند این فرضیات را تغییر دهد.

مهرزاد بروجردی، پژوهشگر ایرانی-آمریکایی مقیم آمریکا، پرسید: «آیا یک روحانی دیگر خواهد بود که فکر نمی‌کنم برای عموم مردم دلپذیر باشد؟ یا اینکه آنها به سمت کسی مانند یک ژنرال نظامی بازنشسته از دوران جنگ ایران و عراق [دهه ۱۳۶۰] که ممکن است نوعی جایگاه مردمی داشته باشد، خواهند رفت؟»

یک تفاوت کلیدی با لحظات آشوب گذشته این است که هیچ اپوزیسیون سازمان‌یافته و معتبری در داخل یا خارج از جمهوری وجود ندارد.

نسل‌های مسن‌تر نیز خاطرات تلخی از تغییرات تحمیل‌شده بر ملتشان توسط قدرت‌های خارجی دارند.

این موارد شامل تهاجم و اشغال کشور توسط بریتانیا و شوروی در سال ۱۹۴۱ است که شاه، رضا شاه، را تحت فشار قرار داد تا از سلطنت کناره‌گیری کند، و همچنین کودتای سازمان‌یافته توسط ام‌آی۶ (MI6) و سی‌آی‌ای (CIA) علیه نخست‌وزیر منتخب دموکراتیک، محمد مصدق، یک دهه بعد.

بر اساس سیستمی که توسط آیت‌الله روح‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، پایه‌گذاری شده، ایران دارای رئیس‌جمهور و پارلمان منتخب است که می‌توانند بر تصمیمات سیاسی تأثیر بگذارند. اما قدرت نهایی در دست رهبر عالی و مراکز نفوذ تندرو کلیدی از جمله سپاه پاسداران، قوه قضائیه و نهادهای مذهبی است.

در سال‌های اخیر، شاخه‌های نظامی و اطلاعاتی رژیم با اتهامات فساد و نفوذ عوامل اسرائیلی خدشه‌دار شده‌اند و از زمان آغاز جنگ اسرائیل، مجموعه‌ای از ضربات ویرانگر را متحمل شده‌اند.

سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در میان لیست بلندی از مقامات ارشد امنیتی بود که در اولین روز حملات اسرائیل کشته شدند. اما خامنه‌ای به سرعت یک جایگزین به نام امیر عبدالرحیم موسوی را منصوب کرد که انتصاب وی در ایران به طور گسترده‌ای به عنوان سیگنالی مبنی بر عدم تمایل رژیم به دنبال کردن مسیر سختگیرانه‌تر تفسیر شد.

ارتقاء موسوی به عنوان یک نشانه بالقوه تغییر تلقی شد، زیرا خامنه‌ای افسری را انتخاب کرد که از ارتش منظم، نه سپاه پاسداران که باقری در آن خدمت می‌کرد، معتدل محسوب می‌شد.

جوادی‌حصار، سیاستمدار اصلاح‌طلب، گفت: «همانطور که ملی‌گرایی، به جای ایدئولوژی، بر رژیم اسلامی تحمیل شده است، رهبران ایران – صرف نظر از نام‌ها و اینکه چه کسی در قدرت خواهد بود – تسلیم تحول داخلی خواهند شد. هر گونه گذار تحمیل‌شده توسط نیروهای خارجی، ایران را تنها به یک افغانستان دیگر تبدیل خواهد کرد.»

بروجردی گفت، بسته به اتفاقات بعدی، احتمال به دست گرفتن قدرت توسط سپاه در مقطعی وجود دارد و آنها را دارای «قدرت نهادی در حال حاضر» نامید.

بروجردی، استاد دانشگاه علم و فناوری میسوری، گفت: «سپاهیان می‌توانند غروب سیاسی طبقه روحانی را حس کنند.»

«در حالی که در حال حاضر احتمال کمی وجود دارد، این امکان هست که در مقطعی، فردی بلندپرواز و جوان‌تر از این رده‌ها پیش بیاید و بگوید: 'به نام منافع ملی کشور، ما باید X را انجام دهیم، محدودیت‌های هسته‌ای را بپذیریم، عفو سیاسی، و یک دولت ائتلافی تشکیل دهیم.'»

صنم وکیل، مدیر بخش خاورمیانه در چتم هاوس، گفت که رژیم‌ها سقوط نمی‌کنند، «بلکه تغییر می‌کنند.» او گفت: «این همان چیزی است که قرار است اتفاق بیفتد. فقط در حال تکامل است، شاید با سرعتی بیشتر از آنچه که قبلاً در حال تکامل بود.»