اعتبار تصویر: یاسویوشی چیبا/خبرگزاری فرانسه – گتی ایمیجز
اعتبار تصویر: یاسویوشی چیبا/خبرگزاری فرانسه – گتی ایمیجز

ژاپن نحوه تفکر جهان درباره تایوان را تغییر داده است

یک کلمه واحد می‌تواند پرده از اعتماد به نفس یک قدرت بزرگ بردارد.

این همان چیزی است که ماه گذشته اتفاق افتاد، زمانی که سانائه تاکایچی، نخست‌وزیر ژاپن، به قانون‌گذاران در توکیو گفت که حمله یا محاصره تایوان توسط چین، تهدیدی برای «بقای» ژاپن خواهد بود؛ اصطلاحی که طبق قوانین ژاپن، به این کشور اجازه می‌دهد ارتش خود را در خارج از کشور مستقر کند.

خانم تاکایچی صرفاً آنچه را که مدت‌هاست درک شده بود، به زبان آورد – اینکه بحرانی در مورد تایوان امنیت ملی ژاپن را تهدید می‌کند. اما اظهارات او از واضح‌ترین نشانه‌های عمومی تاکنون بود که توکیو می‌تواند به دفاع از تایوان در برابر تجاوز احتمالی چین کمک کند.

پکن چنان واکنش نشان داد که گویی خانم تاکایچی، سیاستمدار محافظه‌کار، اعلام جنگ کرده است. رسانه‌های دولتی چین او را به احیای لفاظی‌های نظامی‌گرایانه مورد استفاده برای توجیه تجاوز ژاپن در جنگ جهانی دوم متهم کرده‌اند و یک فرستاده ارشد چینی آنچه را که به مثابه تهدیدی آنلاین برای گردن زدن خانم تاکایچی بود، منتشر کرد. چین برخی واردات ژاپن را متوقف کرده، گردشگری چینی به ژاپن را دلسرد کرده و گشت‌زنی‌های گارد ساحلی خود را در اطراف جزایر مورد ادعای هر دو کشور افزایش داده است.

پکن به دلیل کینه‌توزی طولانی‌مدت نسبت به گذشته جنگی ژاپن، که شامل تهاجم و اشغال وحشیانه چین بود، به طور معمول به توکیو حمله می‌کند. با این حال، این بار، این خشم ریشه در چیزی خطرناک‌تر دارد: نگرانی فزاینده چین از اینکه یکی از اهداف اصلی‌اش – منزوی کردن تایوان و وادار کردن آن به تسلیم برای اتحاد بر اساس شرایط چین – در حال از دست رفتن است.

حزب کمونیست چین مدت‌ها تصور می‌کرد که زمان و فشار به آرامی تایوان را فرسوده خواهد کرد. اگر شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، به این نتیجه برسد که این پیش‌بینی شکست خورده است، ممکن است زودتر از موعد برنامه‌ریزی‌شده، به اشکال شدیدتری از فشار روی بیاورد. برای امنیت منطقه حیاتی است که توکیو و واشنگتن ثابت‌قدم بمانند و به وضوح نشان دهند که افزایش اجبار چین علیه تایوان، یک واکنش هماهنگ را به دنبال خواهد داشت.

چین سال‌هاست که فشار دیپلماتیک و اقتصادی آهسته‌ای بر تایوان اعمال کرده است، که با رزمایش‌های نظامی تقریباً روزانه و کارزارهای اطلاعات نادرست همراه شده است. این اقدامات درست در زیر خطوط قرمزی قرار دارند که ممکن است باعث دخالت ایالات متحده و متحدانش شود. هدف چین ساده است: متقاعد کردن مردم تایوان که مقاومت بی‌فایده است و تسلیم تنها راه برای جلوگیری از یک درگیری فاجعه‌بار است.

اظهارات خانم تاکایچی این منطق را سوراخ می‌کند. از آنجایی که ژاپن میزبان پایگاه‌های ایالات متحده است که در هرگونه واکنش به تجاوز چین نقش محوری خواهند داشت، اظهارات او به عنوان هشداری به پکن عمل می‌کند که افزایش چشمگیر فشار بر تایوان احتمالاً یک پاسخ مشترک از سوی متحدان را در پی خواهد داشت. این چشم‌انداز برای پکن بسیار ناراحت‌کننده است، زیرا دهه‌هاست تلاش کرده تا از تبدیل شدن امنیت تایوان به یک مسئولیت منطقه‌ای مشترک جلوگیری کند.

زمان‌بندی اظهارات خانم تاکایچی نگرانی عمیق‌تر دیگری را برای چین تشدید می‌کند.

انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی تایوان برای اوایل سال ۲۰۲۸ برنامه‌ریزی شده است. اگر حزب حاکم پیشرو دموکراتیک – که در برابر اولتیماتوم‌های اتحاد پکن مقاومت می‌کند – دوباره پیروز شود، این به معنای ادامه روندی است که از سال ۲۰۱۶ آغاز شده و از نظر پکن، هویت متمایز تایوانی را تثبیت کرده و سرپیچی این جزیره را عادی می‌سازد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، چین ممکن است احساس کند که چاره‌ای جز افزایش فشار بر تایوان ندارد.

این به معنای اجتناب‌ناپذیر بودن تهاجم نیست. اما احتمال اینکه چین تجارت با تایوان را محدود کند – که گسترده و از نظر اقتصادی برای این جزیره حیاتی است، با وجود تنش‌ها – و حملات سایبری بر زیرساخت‌های حیاتی و مانورهای نظامی در اطراف تایوان را افزایش دهد، بالا می‌برد. این می‌تواند شانس یک درگیری تصادفی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.

نیاز پکن به کنترل روایت در میان مردم چین، بی‌ثباتی بیشتری به وضعیت می‌افزاید. هر زمان که حزب کمونیست با چالش خارجی روبرو می‌شود، خشم ناسیونالیستی چینی‌ها را تحریک می‌کند. اینکه این موضوع شامل ژاپن، منبعی به خصوص قابل اشتعال از کینه‌توزی چینی‌ها، است، به ویژه پیچیده است. تحریک ناسیونالیسم – همانطور که چین اکنون در حال انجام آن است – حزب کمونیست را در گوشه‌ای قرار می‌دهد که هرگونه سازش آتی با ژاپن، خیانتی به خشم عمومی که تشویق کرده بود، تلقی خواهد شد.

در نشانه‌ای از نگرانی پکن در مورد این موضوع، آقای شی تلاش کرده است تا بین واشنگتن و توکیو اختلاف ایجاد کند و مستقیماً از آقای ترامپ خواسته است تا ژاپن را مهار کند. به نظر نمی‌رسد آقای ترامپ به این دام افتاده باشد. بر اساس گزارش چینی از این تماس، او تنها اذعان مودبانه‌ای ارائه داد که واشنگتن اهمیت تایوان برای چین را «درک می‌کند».

پاسخ آرام آقای ترامپ و تایید اخیر او برای حدود یک میلیارد دلار تسلیحات اضافی برای تایوان، به نظر می‌رسد – در حال حاضر – هرگونه امید پکن را برای متقاعد کردن آقای ترامپ به کاهش حمایتش از تایوان در ازای همکاری چین در تجارت، از بین برده است. آقای شی اکنون با ترکیبی روبرو است که امیدوار بود از آن اجتناب کند: یک رئیس‌جمهور آمریکایی که به نظر نمی‌رسد آماده معامله بر سر تایوان باشد و یک رهبر ژاپنی که مایل است به صراحت بیان کند که یک بحران می‌تواند کشورش را درگیر کند.

این یک لحظه محوری برای ثبات منطقه‌ای است. ژاپن باید ثابت‌قدم بماند و ایالات متحده نیز باید در کنار آن باشد. اگر هر یک از آنها عقب‌نشینی کنند، پکن آن را دلیلی بر این خواهد دانست که فشار نتیجه می‌دهد. اما اگر واشنگتن، توکیو و شرکایشان نشان دهند که ادامه اجبار چین علیه تایوان، اقدامات متقابل هماهنگ را به دنبال خواهد داشت، می‌توانند محاسبات چین را تغییر دهند و روشن سازند که تشدید بیشتر ممکن است یک رویارویی گسترده‌تر را شعله‌ور کند که پکن شاید نتواند آن را کنترل کند.

خانم تاکایچی این وضعیت را ایجاد نکرد؛ سال‌ها اجبار بی‌وقفه چین آن را به وجود آورد. اظهارات او صرفاً چیزی را که مدت‌ها تلویحی بود، صریح کرد – اینکه اگر پکن به فشار بر تایوان ادامه دهد، ناگزیر دموکراسی‌های دیگر را نیز درگیر خواهد کرد زیرا سرنوشت این جزیره اکنون مستقیماً بر امنیت آنها تأثیر می‌گذارد.

روشن ساختن منافع مشترک همه بازیگران در این معادله، همانطور که خانم تاکایچی انجام داده است، راه مطمئن‌تری برای ثبات است تا تظاهر به اینکه سکوت صلح را حفظ خواهد کرد.