استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ ایالات متحده بهتازگی توسط دولت ترامپ منتشر شده و تغییری راهبردی از اجماع گذشته به سمت دیدگاههای جدیدی در رابطه با سیاست خارجی این کشور ارائه میدهد. این سند، آسیا را در محوریت سیاست خارجی آمریکا قرار میدهد و از ادامه رویکرد تمرکز بر منطقه هند-اقیانوسیه خبر میدهد.
دولت ترامپ استراتژی جدید امنیت ملی خود را منتشر کرده که تأکید بر رویکرد "آمریکا مقدم است" دارد. این استراتژی میزان نقشی را که ایالات متحده در جهان ایفا میکند، از نو تعریف کرده و به دنبال کاهش تعهدات خارجی است، در حالی که تأکید بیشتری بر حفظ منافع ملی دارد.
فرید زکریا در مقاله خود به بررسی ظهور پلوتوکراسی در آمریکا میپردازد و چگونگی جایگزینی طبقه متخصص با حکومت ثروتمندان توسط راست پوپولیست را نقد میکند. وی به دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ اشاره میکند که در آن حملاتی به طبقه متخصص صورت گرفته است و تأکید بر عقل سلیم به جای تخصص وجود دارد.
مقاله به بررسی نقش دولت بایدن در جنگ اوکراین میپردازد و بیان میکند که تصمیمات احتیاطی و تأخیر در ارسال تسلیحات از سوی آمریکا، توانایی اوکراین را در مقابله با روسیه محدود کرده است. هرچند بایدن نقش مهمی در حفظ وحدت بینالمللی و کمکهای تسلیحاتی به اوکراین داشته، اما محدودیتها و احتیاطهای بیش از حد او مانع از پیشروی سریع اوکراین در ضدحملات شده و باعث شده روسیه فشار کمتری برای پایان جنگ احساس کند.
در مقالهای به قلم جی سکستون، به بررسی خطرات و پیامدهای الحاقیه جدید ترامپ به دکترین مونرو پرداخته شده است. نویسنده بیان میکند که این الحاقیه، که به مناسبت دویست و دومین سالگرد دکترین اصلی مونرو ارائه شده است، اگرچه از نظر بلاغی ممکن است جذاب به نظر برسد، اما خطرات واقعی در پی دارد.
مقالهی ناتالی توچی به بررسی وضعیت استراتژیک اروپا در مواجهه با سیاستهای دولت ترامپ و تاثیر آن بر امنیت قاره اروپا میپردازد. توچی استدلال میکند که اروپا نباید به امید اصلاح روابط فراآتلانتیک با ترامپ تکیه کند، زیرا دولت ترامپ و روسیه به طور هماهنگ نقشهای برای تضعیف اروپا و افزایش نفوذ راستگرایان افراطی در پیادهسازی سیاستهای خود دارند.
راهبرد جدید امنیت ملی ایالات متحده که توسط دولت ترامپ معرفی شده است، به جای تمرکز بر منافع ملی و واقعی، بر جنگهای فرهنگی تاکید دارد و به گفته نویسنده، کوری شِیک، این راهبرد نه تنها یک استراتژی واقعی نیست، بلکه به طور مستقیم علیه اصول و ارزشهایی عمل میکند که ایالات متحده را قوی و امن میسازد. این سند با تمرکز بر جلوگیری از مهاجرت گسترده به آمریکا و تقویت اقتصادی داخلی، ارزشهای بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم را نادیده میگیرد و به چالش کشیدن اصول حاکمیتی کشورهای دیگر میپردازد.
| گرایش سیاسی | میانه | مخاطبین اصلی | دیپلماتها، تحلیلگران سیاسی، دانشگاهیان، سیاستگذاران |
|---|---|---|---|
| کشور مبدأ | ایالات متحده |